مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

نکاتی در مورد تهیه اسباب بازی کودکان

نکاتی در مورد تهیه اسباب بازی کودکان


تمایل به بازی کردن در سرشت کودک وجود دارد و بازی کردن با اسباب بازی نه تنها کودک را سر گرم می کند بلکه موجب تقویت قدرت بینایی , توانایی جسمی , توانایی حسی ,  لمسی  و تحریکی کودک می شود . کودک با بازی کردن مهارتهایی را می آموزد  و یاد می گیرد که دستها را چطور با چشم  و حواس دیگر هم آهنگ سازد  . بازی  به تجربه آموختن  کودک کمک می کند و در بعضی مواقع وسایل بازی به کودک آرامش می بخشد مثلا  حالت تهاجم خود را به عروسک اعمال می کند... کودک نمی تواند گوشه ای آرام و ساکت بنشیند  و اگر وی را به چنین حالتی وا داریم سبب بد خلقی و تحریک پذیری او می شود .برای تهیه اسباب بازی باید جنس , سن عقلانی ,شخصیت ,علاقه و استعداد کودک  در نظر گرفته شود  و موجب بروز خطراتی برای کودک نگردد مثلا نباید دارای لبه های تیز و برنده  باشد یا قطعات کوچک  جدا شدنی نداشته باشد  که کودک آن را در دهان بگذارد و ببلعد . رنگ آن  باید ثابت و قابل شستشو و تمیز کردن باشد . موقعی که کودک از یک اسباب بازی خسته می شود  , باید آن را برای چند هفته از دید وی  دور نگه داشت و سپس  به او پس داد.  برای جمع  کردن اسباب بازی یک جعبه مخصوص یا حتی الا مکان  اطاقی در نظر گرفته شود  تا پس از بازی  کودک آنها را جمع نماید  . با داشتن اسباب بازی , کودک معنی جمع کردن و مالکیت و نظم را می آموزد . به نکات زیر توجه نمایید:

 

1-اسباب بازی هایی را برای کودک تهیه کنید که از نظر بهداشتی  کاملا مطمئن باشد و موجب انتقال  بیماری و آلودگی نشود

 

2-از خرید اسباب بازیهای دست دوم جدا خود داری کنید چرا که از سلامت  شخص استفاده کننده قبلی یا محیط آن  اطمینان ندارید و آلوده نبودن اسباب بازی مسلما بسیار مهمتر از ارزانی نسبی آن می باشد.

 

3-کودکان از 13 ماهگی تا 36 ماهگی معمولا اسباب بازی های  حرکت دار و صدا دار را ترجیح می دهند .در سنین قبل از آ ن نرم و بی خطر بودن اسباب بازی بسیار مهم است.

 

4ـکودکان به اسباب بازیهای با رنگهای شاد و متنوع علاقه بیشتری نشان می دهند.

 

5ـ اسباب بازیهای با شکل های آشنا از محیط و برنامه های رسانه ها و غیره مانند انواع عروسک و حیوانات عروسکی بیشتر مورد استفاده کودک قرار می گیرد تا اشکال نا آشنا و غریب که کاربرد آن را نمی داند  و اصلا نمی شناسد.

 

6ـ بازی در مانی با عروسکها امروزه یکی از روشهای خوب در درمان ناهنجاریهای روانی محسوب می شود

 

7ـبازی کودک با اسباب بازیها ی مناسب و دیدن توانایی فرزند , در خیلی مواقع باعث آسودگی خاطر و رضایت  والدین خواهد شد.

 

8ـ بازی با اسباب بازی توسط کودکان زیر 2 سال  نیز  باعث رشد جسمانی حرکتی و عاطفی کودکان میشود  مثلا آنها را از دستی به دست دیگر می دهد , آنها را به هم می زند ,  اگر وی را تشویق کنند حرکت خود را مجددا تکرار میکند , اسباب بازیها را با دیگران رد و بدل کرده  و بازیهای تخیلی را  با آنها انجام می دهد .

 

9ـ در سنین 9 - 6  سالگی , گل  ,حیوان و مخصوصا عروسک  بیش از هر چیز دیگر برای کودک جالب است.

رمز آرامش در 60 گام

رمز آرامش در 60  گام


گام1: فهرستی از موفقیت هایی را که تا کنون نصیبتان شده را تهیه کنید.

 

گام2: هر چند وقت یک بار به میان طبیعت بروید و در محیطی سبز و سرشار از آرامش قدم بزنید.

 

گام3:وان حمام را پر از آب گرم و صابون کنی! د ، داخل وان بنشینید و تمام تنش ها را با تنفس عمیق و استراحت از خود دور کنید.

 

گام4: هر روز به جمله های زیر و جملاتی از این قبیل فکر کنید.

 

?       تا زمانی که خودتان نخواهید ، هیچ کس نمی تواند تحقیرتان کند.(تئودور روزولت)

 

?       روزی شخصی بودایی را فحش و ناسزا میداد ، بودا به وی گفت:از تو به خاطر این هدیه عالی تشکر میکنم!اما متاسفم که نمی توانم هدیه ات را بپذیرم ، راستی اگر کسی به من هدیه ای دهد و من هدیه را قبول نکنم به چه کسی تعلق خواهد داشت؟

 

?        خواه فکر کنید کاری را میتوانید انجام دهید ، خواه فکر کنید که از انجام کاری ناتوان هستید ، همیشه حق با شماست.(هنری فورد)

 

?       عشق از آن جهت در ما به ودیعه گذاشته شده که آن را به دیگران ببخشیم.

 

?       قلمرو خد! اوند درون ما انسانهاست.

 

?       هر کاری را که دوست داری انجام بده پول خود به دنبال آن می آید.

 

?       به دنبال رستگاری و سعادت خود باش.

 

?       از صمیم قلب خودت را دوست داشته باش. ادامه مطلب ...

مدیتیشن چیست و چگونه مدیتیشن کنیم

مدیتیشن چیست و چگونه مدیتیشن کنیم


مدیتیشن از بی ذهنی است.حالتی است از آگاهی بی اندازه خالص.در حالت عادی آگاهی مملو از زباله است,درست مانند آینه ای که با غبار پوشیده شده باشد.ذهن همواره پر است از هیاهوی افکار در حال گذر, آرزوها,خاطره ها,هیجان ها همگی در حال عبور هستند,واقعاً که یک هیاهوی دائمی در ذهن وجود دارد.

حتی در زمانی که شما در خواب هستید مغز در حال فعالیت است,به همین دلیل است که شما خواب می بینید.ذهن هنوز در حال فکر کردن است.هنوز اسیر نگرانی ها و دل مشغولی هاست.در حال آماده شدن برای فرداست.یک آمادگی پنهانی و مخفیانه برای فردا در حال رخ دادن است.

در صورتی که مدیتیشن نکنید این حالت در شما اتفاق می افتد که درست نقطهء مقابل مدیتیشن است.زمانی که افکار و آرزوها به ذهنتان هجوم نیاورند,هیچ فکری به وجود نیاید و هیچ آرزویی شکل نگیرد آنگاه شما واقعاً آرام هستید و آین آرامش همان مدیتیشن است.تنها در آین آرامش است که مراقبه شناخته می شود در غیر این صورت شما هرگز نمی توانید با ذهنی مغشوش به مدیتیشن دست پیدا کنید,چون ذهن همواره در تلاش است تا به تنهایی وجود داشته باشد.با کنار گذاشتن افکار,آرام بودن,بی اعتنایی به ذهن,با مشاهدهء افکاری که با آنها هویت می گیرید و رها کردن این اندیشه که چه هستید می توانید مرا درک کنید.مدیتیشن پی بردن به این مطلب است که من ذهن نیستم.وقتی که این آگاهی آرام آرام در وجودتان عمیق و عمیق تر گردد,آنگاه لحظات بزرگی در زندگیتان به وجود می آیند.لحظات سکوت,لحظات فضای خالص,لحظات وضوح,لحظاتی که هیچ چیز در درونتان در تلاتم نیست و همه چیز آرام است.در آن لحظات آرم شما قادر به درک کیستی خودتان هستید و راز هستی را درمی یابید.هر وقت که مدیتیشن حالت طبیعی و همیشگی شما بشود روزی شگفت انگیز به وجود می آید,روزی پر از نعمتهای بزرگ.
ادامه مطلب ...

روزهای ابری‌ دلتنگ‌ترینم‌

روزهای ابری‌ دلتنگ‌ترینم‌


افراد در روز‌های ابری بیشتر احساس دلتنگی و ناراحتی می‌کنند و علت آن نیز تاثیر مثبت نور بر سیستم روحی و عصبی انسان است.

در طول روز و با دیدن نور ترشح هورمون ملاتونین کاهش می‌یابد و به تولید انرژی و داشتن احساس بهتر در افراد کمک می‌کند. در صورتی که این هورمون در شب‌ها بیشتر تولید شده و دوام آن نیز بیشتر است و موجب تضعیف شادابی بویژه در افراد افسرده می‌شود.

در گذشته برخی افراد تصور می‌کردند که وقتی ناراحت یا غمگین هستند باید به جایی تاریک بروند تا با خود خلوت کنند و حالشان بهتر شود. در صورتی که امروزه بررسی‌ها نشان می‌دهند که تاریکی به دوام احساس غم کمک می‌کند.اخیرا در میان مباحث روان‌شناسی بحث <نور درمانی> نیز بسیار مورد توجه عده‌ای از کارشناسان قرار گرفته است.

بسیاری از بیماران روحی با قرار گرفتن روزانه 30 تا 45 دقیقه در معرض نور طبیعی خورشید یا نورهای مصنوعی شبیه به آن وضعیت بهتری پیدا کرده‌اند. 

فرضیه‌ای نیز به وجود آمده مبنی بر این‌که از آنجایی که در فصول بهار و تابستان روزها بلندتر است و افراد بیشتر در معرض نور خورشید قرار می‌گیرند احساس غمگینی و افسردگی نیز کمتر است. اما با شروع فصل پاییز و زمستان و کوتاه‌تر شدن روزها افسردگی بسیاری از افراد نیز تشدید می‌شود. و از طرفی در مناطق قطبی نیز افسردگی به مراتب بیشتر از کشورهای استوایی و دارای آفتاب تابان است.

 

منبع : چهار دیواری ضمیمه جام جم

آرام و راحت بخوابید

آرام و راحت بخوابید


پس از آن که روی تختخواب دراز کشیدید، پیش خود تصور کنید که بر بالای ابرها حرکت می‌کنید. خود را به شاخه درختی تشبیه کنید که با هر وزش باد به این سو و آن سو حرکت می‌کند. در این حالت طبیعت را در ذهن خود مجسم کنید و این احساس را در خود تقویت نمایید که کنار دریا و روی ماسه‌های نرم دراز کشیده‌اید و امواج دریا شما را چون برگی سبکبال به این طرف و آن طرف می‌کشانند. حالا وقت آن است که عضلات را از حالت انقباض خارج کنید. برای این کار بهتر است ابتدا از پاهایتان شروع کنید.

به این ترتیب که هر یک از پاها را چندین‌بار به چرخش درآورید تا از حالت انقباض درآیند. در این مرحله چنان عمل کنید که پاهایتان کاملا رها شوند و به حالت پاندولی در آیند. پس از آن که چند بار ساق‌پاها را به جلو و عقب خم کردید، اجازه دهید پاها استراحت کنند. در این موقعیت چنان تصور کنید که درون هر دو پا پر از سرب شده و کاملا سخت و سنگین روی زمین بی‌حرکت مانده‌اند.

حالا چند نفس عمیق بکشید. در این موقع، به همان آهستگی که هوا را از طریق بینی به داخل ریه‌ها می‌فرستید، از طریق دهان به آرامی بازدم را انجام دهید.

تمام غم‌ و اندوه و ناراحتی را به دست فراموشی بسپارید، در افق بالای دریا، کلمه ‌الله را با حروف درشت و طلایی در نظر آورید.

دستهای خود را به طرفین باز کنید تا آنجا که می‌توانید دستها را از هم دور کنید و سعی نمایید که دستها و بازوهایتان منقبض شوند. برای این کار می‌توان دستها را محکم مشت کرد تا حالت انقباض کامل به وجود آید. پس از چند لحظه عضلات دست و بازو را شل و‌ آنها را چنان آزادانه رها کنید که چون برگی روی آب، با آرامش به استراحت بپردازند.

پس از دست و پا نوبت به ناحیه گردن می‌رسد، برای استراحت دادن به گردن، ابتدا سر خود را چند بار از یک طرف به طرف دیگر بچرخانید. سپس، تصور کنید که سرتان بیش از حد تصور سنگین است و در این حال، آن را روی بالش رها کنید. در اینجا باید فکر کنید که سرتان آن‌قدر سنگین است که به هیچ‌وجه نمی‌توانید به وسیله گردنتان آن را به حرکت درآورید.

چشمها عضلاتی هستند که همچون دست و پا به استراحت نیاز دارند. استراحت دادن به چشمها بسیار مهم و اساسی است و به چند طریق انجام می شود که به نمونه‌هایی اشاره می‌کنیم:

یک شیوه آن است که چند بار با شدت بسیار پلک‌هایتان را به هم فشار دهید و آنها را ببندید تا چشمانتان آرامش لازم را به دست آورند.

کسانی که عصبی هستند در هنگام استراحت دادن به چشمها، دچار لرزش پلک خواهند شد، شاید در چنین حالتی، نشود از حرکت پلکها جلوگیری کرد. در چنین مواردی، شخص باید دست از تلاش بردارد و به ‌آرامی نفس عمیق بکشد. پس از چند لحظه، متوجه می‌شود که دیگر مژه نمی‌زند و پلکهایش نمی‌لرزد. در این موقعیت می‌توان دستورالعمل استراحت چشمها را به اجرا درآورد.

شیوه دیگر: چشمان خود را ببندید و تصور کنید عضلات کنترل‌کننده کره چشم در حالت استراحت هستند. در این حالت عضلات چشم باید کاملا در آرامش باشند و کمترین انقباضی در آنها وجود نداشته باشد.

این شیوه استراحت کردن در هر ساعتی از روز که انجام شود، مفید خواهد بود؛ اما اگر شما فرصت داشته باشید که این کار را پیش از خواب انجام دهید، به نتیجه مطلوب‌تری دست می‌یابد. این نوع استراحت دادن به بدن، نه‌تنها به بسیاری از بدخواب‌ها و شب‌بیداران کمک کرده تا علیه استرس‌ها به مقاومت بپردازند، بلکه باعث شده آنها با آرامش و آسودگی تمام، با خواب آشتی کنند.

فراموش نکنید برای دستیابی به موفقیت در این امر کافی است، برای ورزشهای استراحت بین 5 تا 10 دقیقه وقت صرف کنید. این یک حقیقت محض است، کسانی که بموقع می‌خوابند و در وقت خوابیدن دچار هیچ دردسری نمی‌شوند، هر روز صبح زود، با نشاط و شادابی تمام از خواب برمی‌خیزند و احساس می‌کنند که نیرو و انرژی بیشتر و تازه‌تری در مقایسه با روز قبل دارند.

 

منبع : چهار دیواری ضمیمه جام جم

کوچولوی افسرده من‌

کوچولوی افسرده من‌


دیدیم که کودک از خود پرسیده است: اگر من بچه‌ خوبی هستم؛ چرا بابا و مامان یک بچه دیگر آورده‌اند؟ یا اگر بابا و مامان واقعا منو دوست دارند؛ چرا منو آوردند توی این خونه؟ من اتاق خودمو می‌خواهم. یا اگر پرستار دوستم داشت چرا رفت؟ یا چطوری بابا تونست بره و منو تنها بگذاره!

روان‌شناسان معتقدند نوزادان نیز غمگین و اندوهگین می‌شوند، اما چون افسردگی حالت روحی عمیقی است که بر اثر عدم اعتماد به نفس و قبول خویشتن خویش عارض می‌شود و کودکان تا حدود 4 سالگی هنوز احترام و ارزش گذاشتن به خود و شناسایی خود را درک نمی‌کنند به افسردگی دچار نمی‌شوند.

از 4 سالگی به بعد آنها به ارزش وجود خود پی می‌برند و براساس آن به برقرار کردن ارتباط با دیگران می‌پردازند؛ از آن پس هر گاه این روابط دچار مشکل شوند و یا صورت نپذیرند کودک دچار افسردگی می‌شود؛ همچنین افسردگی هنگامی برای کودک پیش می‌آید که صدای وجدان در او تثبیت شده باشد. اکنون دیگر نه تنها با احساس غم آشناست بلکه این احساس او را می‌آزارد. توانایی درک این احساس منشاء بسیاری از واکنش‌های افسردگی است؛ افسردگی یک خردسال را از حالت چهره او، کمبود انرژی و تحرک، بدخلقی و عبوسی، تنبلی، سستی، خستگی مفرط، بی‌علاقگی، بی‌حوصلگی، یاس و دلمردگی و نیز پرسش‌هایی که گاه و بیگاه درباره مرگ می‌کند می‌توان به خوبی تشخیص داد. اما گاه پی بردن به این موضوع به این سادگی‌ها نیست و کودک افسردگی خود را غیرمستقیم آشکار می‌سازد؛ رشد او متوقف یا کند می‌شود، کم‌اشتها می‌شود، کم‌خوابی و بدخوابی به سراغش می‌آیند و در تصمیم‌گیری‌ها عاجز می‌‌ماند و در موارد حاد ممکن است تا مرز آسیب رساندن به خود پیش رود. هنگامی که یک کودک دبستانی به افسردگی دچار شود در تمرکز حواس و یادگیری دروس او اختلالاتی پدید می‌آید و در محیط خانه نیز به گوش کردن و پذیرفتن علاقه نشان نمی‌دهد.
ادامه مطلب ...

کوچولوی افسرده من‌

کوچولوی افسرده من‌


دیدیم که کودک از خود پرسیده است: اگر من بچه‌ خوبی هستم؛ چرا بابا و مامان یک بچه دیگر آورده‌اند؟ یا اگر بابا و مامان واقعا منو دوست دارند؛ چرا منو آوردند توی این خونه؟ من اتاق خودمو می‌خواهم. یا اگر پرستار دوستم داشت چرا رفت؟ یا چطوری بابا تونست بره و منو تنها بگذاره!

روان‌شناسان معتقدند نوزادان نیز غمگین و اندوهگین می‌شوند، اما چون افسردگی حالت روحی عمیقی است که بر اثر عدم اعتماد به نفس و قبول خویشتن خویش عارض می‌شود و کودکان تا حدود 4 سالگی هنوز احترام و ارزش گذاشتن به خود و شناسایی خود را درک نمی‌کنند به افسردگی دچار نمی‌شوند.

از 4 سالگی به بعد آنها به ارزش وجود خود پی می‌برند و براساس آن به برقرار کردن ارتباط با دیگران می‌پردازند؛ از آن پس هر گاه این روابط دچار مشکل شوند و یا صورت نپذیرند کودک دچار افسردگی می‌شود؛ همچنین افسردگی هنگامی برای کودک پیش می‌آید که صدای وجدان در او تثبیت شده باشد. اکنون دیگر نه تنها با احساس غم آشناست بلکه این احساس او را می‌آزارد. توانایی درک این احساس منشاء بسیاری از واکنش‌های افسردگی است؛ افسردگی یک خردسال را از حالت چهره او، کمبود انرژی و تحرک، بدخلقی و عبوسی، تنبلی، سستی، خستگی مفرط، بی‌علاقگی، بی‌حوصلگی، یاس و دلمردگی و نیز پرسش‌هایی که گاه و بیگاه درباره مرگ می‌کند می‌توان به خوبی تشخیص داد. اما گاه پی بردن به این موضوع به این سادگی‌ها نیست و کودک افسردگی خود را غیرمستقیم آشکار می‌سازد؛ رشد او متوقف یا کند می‌شود، کم‌اشتها می‌شود، کم‌خوابی و بدخوابی به سراغش می‌آیند و در تصمیم‌گیری‌ها عاجز می‌‌ماند و در موارد حاد ممکن است تا مرز آسیب رساندن به خود پیش رود. هنگامی که یک کودک دبستانی به افسردگی دچار شود در تمرکز حواس و یادگیری دروس او اختلالاتی پدید می‌آید و در محیط خانه نیز به گوش کردن و پذیرفتن علاقه نشان نمی‌دهد.
ادامه مطلب ...