مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

همسری موفق باشید

همسری موفق باشید


1-  همسرتان را به بیان احساساتش تشویق کنید، مطمئن باشید رابطه شما به طور فوق‌العاده‌ای بهبود می‌یابد. فکرهای عمیق و احساسات خود را با هم در میان بگذارید تا احساس کنید روابط خوبی با هم دارید. با همسر خود از احساسات خود حرف بزنید، این موجب می‌شود که زن نسبت به شوهر احساس صمیمیت بیش‌تر می‌کند. احتیاط در ابراز احساسات از سوی مردها یکی از اشکالات عمده آن‌هاست. یکدل باشید، نشان دهید که حالت و احساس طرف مقابل را درک می‌کند و از این عبارت استفاده کنید، «فهمیدم، درست می‌گویی، آفرین».

2-  یاد بگیرید که چگونه مسؤولیت‌ها را قسمت کنید، این کار شانه خالی کردن از مسؤولیت‌ها نیست، درست زندگی کردن است.

3-  هرگز در جمع به شریک زندگی‌تان اهانت و بی‌ادبی نکنید، که اثرات سوء دارد. همیشه در معذرت‌خواهی نفر اول باشید.

4-  بیش‌تر روی کارهای مثبت همسرتان تاکید کنید تا اعمال منفی او. بیش‌تر ستایش و کم‌تر انتقاد کنید. این کار نتایج فوق‌العاده‌ای به بار می‌آورد. حرفتان را بزنید و از انتقاد خودداری کنید، مثلاً به جای این که بگویید: «تو هرگز به من کمک نمی‌کنی»، بگویید: اگر در شستن ظرف‌ها به من کمک کنی بسیار ممنون می‌شوم».

5-  هم صحبتی زن و شوهر، برای رشد بقای احساس صمیمیت آن‌ها نقش قطعی دارد، بسیاری از زوج‌ها به خاطر نداشتن این مهارت، گرفتار سوء تفاهم و دلسردی و تکدر خاطر می‌شوند.

6-  با همسرتان از موضوعات مورد علاقه‌اش صحبت کنید، اگر این کار از سوی طرفین صورت نگیرد، به مرور صحبت‌ها، سرد و بی‌روح می‌شود. همسرتان با گفت و گوی خود، گاهی فقط به حمایت شما و گاهی نیز به راهنمایی‌های عملی شما نیاز دارد، پس باید نسبت به اشاره‌ها و احساسات همسرتان حساس باشید تا راه‌های مناسب ارتباط با همسرتان را پیدا کنید.

7-  ماهرانه سوال کنید، یک پرسش نابهنگام، طعنه‌آمیز یا بی‌تناسب می‌تواند از ادامه صحبت جلوگیری کند و ناراحتی به بار آورد. پرسش‌هایی که با «چرا» شروع می‌شود، می‌تواند تولید اشکال کند، مثلاً به جای «چرا دیر کردی؟» می‌توان پرسید که «آیا مشکلی پیش آمده بود که دیر به منزل برگشتی؟ »

8-  هر روز به همسرتان کلمات امیدوار کننده بگویید و کلمات محبت‌آمیز به زبان آورید. از زدن برچسب‌هایی مثل شلخته، خودخواه، بی‌ملاحظه و لجباز به همسرتان خودداری کنید.

9-  از مطلق گویی و استفاده از کلماتی مثل«هرگز» یا «همیشه» خودداری کنید.

حس‌خوشبختی در سالروز ازدواج‌

حس‌خوشبختی در سالروز ازدواج‌


نه شوخی کردم. چند سال قبل که تازه ازدواج کرده بودم به فکر چنین سالگردهایی بودم. همیشه خود را در منازل دو طبقه با پنجره و پرده‌های بلند و میزهای ناهارخوری طلایی و گلدان‌های پر از گل در جاهای مختلف خانه می‌دیدم. همیشه خود را در لباس‌های گران و مارک‌دار می‌دیدم و از این بابت احساس خوبی داشتم.

اما نهایتا ما در چهارمین سالگرد ازدواجمان دو نفری به پارک نزدیک منزل رفتیم و قدمی ‌و گپی با هم زدیم.

حتما تصور می‌کنید برای من با چنان انتظاراتی زندگی با همسرم بسیار سخت است. البته چند وقت اول احساس نارضایتی می‌کردم و با خود فکر می‌کردم شاید تصمیم و انتخابم درست نبوده است. اما برعکس حالا احساس خوشبختی زیادی می‌کنم.

همسرم تحصیلات عالیه خود را در رشته تاریخ به پایان رسانده و در مورد رشته‌های گوناگون اعم از رشته‌های علمی ‌و تجربی تا تاریخ و فلسفه مطالعات زیادی کرده است.

او از نظر فکری و نگرش در حد معقول و خوبی است و اطلاعات عمومی‌ خوبی در مورد اکثر مسائل دارد. اما انسانی است اهل آرامش و تمایلی به تجملات و ظواهر و شلوغی و سر و صدا ندارد.

اوایل زندگی در کنار او برایم سخت بود. فکر می‌کردم شاید در زندگی با او نتوانم به خواسته‌هایم برسم. یک روز او مرا به قصری قدیمی ‌که خارج از محدوده شهر بود برد. یکی از قصرهای قدیمی ‌انگلستان در قرن هیجدهم.

در مورد بخش‌های مختلف آن برایم توضیح داد و نهایتا این‌که ساکنان آن چقدر متمول بوده‌اند و چه مکانی برای زندگی داشته‌اند. چندین‌بار مهمانی‌های بزرگ را در قصر بر پا کرده بودند، اما حالا نهایتا فقط تصویری از آنها روی دیوار باقی مانده بود.
ادامه مطلب ...

مشق عشق و زندگی در دوران نامزدی‌

مشق عشق و زندگی در دوران نامزدی‌


زری دستش را پنهان می‌کند و می‌گوید: خودم درستش می‌کنم.

ندا می‌گوید: خودم دیدم داشت با موبایل با یکی دیگه حرف می‌زد.

زری می‌گوید: باز تو از حسودی حرف بی‌ربط زدی اون دیگه مثل سابق نیست.

زری می‌داند که نامزدش همیشه بدقولی می‌کند و خودش هم به او شک دارد. اما از ترس این که داماد خوش تیپ و موقعیت‌دار آینده را از دست ندهد دم نمی‌زند و در مقابل او کوتاه می‌آید و همه‌اش به خودش می‌گوید درست می‌شود و همه خرابکاری‌های نامزدش را از چشم مادر و پدرش می‌پوشاند.

هر وقت هم اعتراض می‌کند، نامزدش می‌گوید فکر می‌کنی چه خبر شده. اگر لب تر کنم صد تا دختر بهتر از تو منت دارند که با من عروسی کنند.

به نظر شما این دو تا نامزد چه آخر و عاقبتی خواهند داشت. زری به خودش قول داده برای این که جلوی دوستانش کم نیاورد و نگویند نامزدش ولش کرده است هر طوری شده به این زندگی بچسبد. حتی مثل یک وصله ناجور. اما واقعا این درست است؟

مشاوران خانواده راه‌هایی را برای نامزدها توصیه می‌کنند که به آنها کمک می‌کند شخص مناسب خود را در این مدت بشناسند و در طی این دوران با خود و دیگران صادقانه بر خورد کنند.

نامزدی با عقد دایم یا صیغه محرمیت بین دختر و پسر و با رضایت والدین انجام می‌شود و نامزد‌ها در این دوران وظایفی برعهده دارند که از این قرار است:


ادامه مطلب ...

عشق برای تمام عمر

عشق برای تمام عمر


گاهی وقت‌ها فکر می‌کنیم همه چیز بی‌رنگ و رو شده است و کاری دیگر نمانده که در زندگی داشته باشیم و از همه چیز خسته و افسرده می‌شویم. می‌دانید آن وقت‌ها چه چیز کم آورده‌ایم؟ عشق برای این‌که بهتر منظورم را متوجه شوید قصه‌ای کوتاه برایتان نقل می‌کنم:

پیرمردی صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند بسرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخم‌های پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید از تو عکسبرداری شود تا مطمئن شویم جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیلش را پرسیدند.پیرمرد گفت زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متاسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد! پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی‌داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که می‌دانم او چه کسی است...!

 

منبع : چهار دیواری ضمیمه جام جم