مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان (2)

اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان (2)



تکالیف سنگین، زود هنگام و خارج از طاقت و توان کودک، ممکن است صدمه ای جبران ناپذیر بر اعتقادات دینی و مذهبی کودکان وارد آورد.

در تعالیم اسلامی، توصیه های فراوانی در زمینه آموزش تدریجی مسائل دینی آمده است. امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: وقتی کودک به سن سه سالگی رسید، از او بخواهید که هفت بار عبارت «لا اله الا الله» را بگوید. سپس، او را به حال خود وا گذارید تا به سن سه سال و هفت ماه و 20 روز برسد. در این هنگام، به او آموزش دهید که هفت بار بگوید: «محمد رسول الله». سپس، تا چهار سالگی او را آزاد بگذارید. در آن هنگام، از وی بخواهید که هفت مرتبه عبارت: صلی الله علیه و آله» را تکرار نماید. سپس تا پنج سالگی او را آزاد بگذارید. در این وقت، اگر کودک دست راست و چپ خود را تشخیص داد، او را در برابر قبله قرار دهید و سجده را به او بیاموزید، در سن شش سالگی، رکوع، سجده و دیگر اجزای نماز را به او آموزش دهید. وقتی هفت سال او تمام شد، به او بگویید که دست و صورت خود را بشوید (در مورد وضو نیز بتدریج وضو گرفتن را بیاموزید). سپس، به او بگویید که نماز بخواند. آنگاه کودک را به حال خود وا گذارید تا نه سال او تمام شود... در این هنگام، وضو گرفتن صحیح را به او بیاموزید و او را به نماز خواندن وادارید[1].

ادامه مطلب ...

اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان

یکی از پرسش هایی که گاه برای مبلّغان پیش می آید، این است که در آموزش و تدریس رساله های توضیح المسائل به همگان به ویژه جوانان چه روش ها و نکاتی را باید در نظر گرفت و چه زاویه دید و نگاهی را باید در نظر داشت تا برای آنان گیرا و جذّاب باشد؟ و تعبیر «عبوس بودنِ» چهره رساله ها از زبان برخی به صورت موجبه کلیّه جاری نشود.

در پاسخ به این پرسش و هنگام آموزش و بیان رساله های عملیه به همگان به ویژه جوانان، باید چند زاویه دید را دوباره در نظر آورد تا بر جذّابیّت آموزش احکام الهی و مسائل شرعی افزود.

اینک نگاهی دوباره به آموزش رساله می افکنیم و پیشاپیش از به کارگیری بعضی از واژه ها یا مسائل شرعی به عنوان نمونه و مثال پوزش می خواهیم:

1 ـ بیان معادل های فارسی: برای برخی از واژه های رساله ها می توان معادل فارسی آن ها را نیز بیان کرد، مانند «پاک کننده ها» برای «مُطَهِّرات» و «نیم خیز نشستن» برای «تَجافی».

2 ـ بیان معادل های مفهوم تر و رایج تر: برای بعضی از واژه های توضیح المسائل ها می توان معادل عربی امّا مفهوم تر و رایج تر آن ها را بیان کرد، مانند «ادرار» برای «بَول»، «مدفوع» برای «غائط» و

«استفراغ» برای «قَی» که همه این واژه ها عربی هستند، ولی واژه های نخستین رایج تر و قابل فهم ترند.

ادامه مطلب ...

اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان

اصول آموزش نماز به کودکان و نوجوانان


برای رسیدن به اهداف تربیت دینی و ترویج فرهنگ نماز، همکاری همه ارگان‌ها و نهادها بویژه نهادهای فرهنگی و تربیتی ضرورت نام دارد.

خانه، مدرسه و جامعه (مسجد، رسانه‌ها و...) در انجام دادن وظایف تربیتی و پرورش مسائل دینی، مکمل یکدیگرند.

پیوند و ارتباط نزدیک خانه، مدرسه و جامعه (مسجد و رسانه‌ها و...) با یکدیگر، در واقع پیوند استوانه‌های تربیت صحیح و منطقی است. امروزه، لازم است مدارس یک علاقه واقعی و باطنی، برای حضور مستمر و ارتباط نزدیک دانش آموزان با مساجد، در آنان ایجاد کنند. در این راستا، مدارس نباید فقط به ساختن نمازخانه‌ها اکتفا کنند. هر چند ساخت و توسعه نمازخانه‌ها اقدامی مثبت و ارزنده برای رسیدن به ارزش‌ها و مقدسات والای دینی است، اما هیچگاه جای مساجد و اثرات سازنده‌ی آنها را نمی‌گیرد.

لازم است، همه‌ی تلاش دست اندرکاران تعلیم و تربیت، بر این باشد که پیوندی واقعی ـ نه ظاهری و صوری ـ بین خانه، مدرسه و جامعه ایجاد کنند. با این گونه پیوند، هم خانه به فضایی اسلامی و آکنده از ارزش‌های معنوی تبدیل می‌شود و هم، مدرسه نقش سازنده و هدایتگری در زمینه‌ی ارزش‌های دینی می‌یابد. از این رو، با هماهنگی و یکسانی فضای حاکم و ارزش‌های معنوی و دینی در خانه و مدرسه، بسیاری از تعارضات و مشکلاتی که ممکن است برای کودکان در نتیجه‌ی ناهماهنگی بین خانه، مدرسه و جامعه ایجاد شود، بر طرف می‌گردد.

البته، این پیوند باید مستمر باشد; نه مقطعی و وابسته به شرایط خاص. چنین پیوندی، کاری گروهی و حرکتی اجتماعی را می‌طلبد. این گونه کارها، بس پیچیده است و با چند بار بردن دانش آموزان به مسجد و حضور فیزیکی آنان، نمی‌توان به نتایج مطلوب و رضایتبخش رسید.

ادامه مطلب ...

آموزش محرم و نامحرم به کودکان و نوجوانان

آموزش محرم و نامحرم به کودکان و نوجوانان



محمدرضا مطهرى

شناخت صحیح احکام الهى به عنوان یک عنصر مهم, در تربیت دینى فرزندانمان محسوب مى شود. اگر بخواهیم فرزندان خود را طورى تربیت کنیم که احکام الهى رعایت نمایند باید از همان زمان کودکى بر طبق دستورات دینى عمل نماییم. براى اینکه دختران و پسران هنگام بلوغ با مشکلى روبه رو نشوند و به تدریج با نقش خاص خود به عنوان دختر و یا پسر آشنایى یابند, باید از همان ابتدا به طور جداگانه با آنها رفتار شود.

این مسإله در مورد دختران اهمیت بیشترى دارد; زیرا آنها زودتر از پسران به بلوغ مى رسند. در تعالیم اسلامى به این نکته توجه کامل و توصیه شده است که از حدود 6 سالگى با دختر و پسر به روشى جداگانه رفتار شود. در روایات اسلامى توصیه شده است که دختر بچه شش ساله را پسر بچه یا مرد نامحرم نبوسد و در بغل نگیرد. همچنین زنهاى نامحرم از بوسیدن پسر بچه اى که سنش از هفت سال گذشته است, خودارى کنند.

همینطور توصیه کرده اند که بستر کودکان در شش سالگى از هم جدا شود.

ادامه مطلب ...

آموزش در قرن هشتم هجری بر اساس «الدر الکامنة»

آموزش در قرن هشتم هجری بر اساس «الدر الکامنة»


موضوع خاص اجتماعی/ تعلیم و تربیت

سید علی رضا واسعی

کتاب «الدر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة» تألیف شیخ الاسلام شهاب الدین احمد بن حجر العسقلانی (متوفای سال 852) است که در دارالکتب الحدیثه آن را با تحقیق و مقدم محمد سید جاءالحق (از علمای الأزهر) به چاپ رسانده و زندگی نام 5204 تن از بزرگان در آن آمده است. این کتاب مطابق سخن محقق آن دارای مزایایی چند است, از جمله:

اول کتابی است که بر مبنای بررسی قرون تألیف شده و سپس الگویی برای دیگران قرار گرفته است؛ شاگردش حافظ سخاوی در کتاب الضوء اللامع فی اعیان القرن التاسع و شیخ عبدالقادر بن الشیخ العیدروس در النور السافر فی اخبار القرن العاشر به چنین شیوه ای عمل کرده اند.

دیگر این که مؤلف, زندگی نام بسیاری ا ز اساتید خود را آورده و اطلاعات در خوری از آنان ارائه کرده است که در دیگر کتب آن را نمی توان یافت. ویژگی دیگر یاد کرد زنان دانشمند است که بی گمان فرصت نویی به دانش پژوه می دهد تا واقع بینانه‌تر به عرص فرهنگ و دانش آن زمان پای می‌نهد. دیگر ذکر تاریخ احوال ملوک و سلاطین به ویژه ترک و مغولان است, همچنین به جنگ های زمان خویش اشاره کرده است. آخر این که احوال زنان و مردان را به نقد و بررسی گرفته و به گزارش تنها اکتفا نکرده است.

کتاب به جهات بیان شده از ارزش فرهنگی بالایی برخوردار است و می توان بر اساس آن, آموزش و پرورش آن دوره را به تصویر کشید و نشان داد که این نهاد در آن دوره دارای چه جایگاهی و چه ویژگی ها و روش هایی بوده است و نیز می توان دریافت که علوم رایج آن زمان چه بوده و فراگیر در چه مکان هایی تحصیل می کردند.

وقتی ارزش ها درمکتبی جایگاه ویژه یافت توجه به تعلیم و تربیت نیز در آن مقام حساسی برخوردار می گردد, چرا که بیان ارزش ها و ضرورت وجودی آنها با ضوابط آموزشی و پرورشی میسور نمی باشد.

ادامه مطلب ...

یک نذر عجیب قرآنی

یک نذر عجیب قرآنی


فضل بن حسن طبرسی


 

امین السلام فضل بن حسن طبرسى مؤلف تفسیر معروف مجمع البیان در سبزوار مى زیست و در سال 548 یا 542 قمرى از دنیا رفت و قبر شریفش در مشهد مقدس (روبروى خیابان طبرسى) است.

معروف است که در تخریب اطراف حرم مطهر حضرت رضا(علیه السلام) که در چند سال قبل صورت گرفت قبر علامه طبرسى ویران شد. شاهدان عینى دیدند که پیکر مقدس او با اینکه حدود هشت قرن و نیم از رحلت او مى گذشت،همچنان تر و تازه مانده است.

یکی از حکایتهاى مشهورى که به مرحوم طبرسى نسبت مى دهند این است که زمانى سکته سنگین بر او عارض شد به گونهاى که بى حرکت به زمین افتاد. بستگان و حاضران که تصور می کردند وی از دنیا رفته است(با توجه به اینکه وسایل طبى در آن زمان، بخصوص در قریهاى مثل سبزوار نبود.) بدن او را غسل دادند کفن کرده و دفن نمودند و طبق معمول به خانه هایشان باز گشتند.

ناگهان او در درون قبر، به هوش آمد ولى خود را در قبر یافت. متوجه خداى مهربان شد و نذر کرد هر گاه از آن تنگناى قبر تاریک، نجات پیدا کند و سلامتى خود را باز یابد کتابى در تفسیر قرآن تألیف نماید.

از حُسن اتفاق کفن دزدى تصمیم گرفته بود قبر او را نبش کند و کفن او را بدزدد.چون کفن دزد قبر را خراب کرد و خشتهاى قبر را برداشت و بند کفن را گشود علاّمه دست او را گرفت. وى سخت ترسید. سپس علاّمه با او سخن گفت امّا او بیشتر ترسید.علاّمه ماجرا را به او بازگو نمود و گفت: مترس! سپس کفن دزد علامه طبرسى را به دوش گرفت و او را به منزلش برد.علامه کفن خود به او داد و اموال بسیارى را به کفن دزد داد و او به دست ایشان توبه کرد.سپس علامه به نذر خود وفا کرد و تفسیر گرانقدر مجمع البیان را که در ده جلد است به عربى نوشت.

با اندکی تصرف از: چهل داستان از عظمت قرآن کریم

بی‌خود دلت را به فرزندت خوش مکن!

فرزند

 سوره ی مبارکه ی شعرا 

غرض سوره ی مبارکه، تسلی دادن به پیامبر خدا- صلی الله علیه وآله- در قبال تکذیب قومش نسبت به ایشان و قرآن می‌باشد. آنها گاهی پیامبر- صلی الله علیه وآله- را مجنون و گاهی شاعر می‌خواندند. در این سوره به تهدید آنها پرداخته و در کنار این تهدید داستانهای انبیای بزرگ الهی همچون موسی، ابراهیم، نوح، هود، صالح، لوط و شعیب «علی نبینا وآله و علیهم السلام» را بیان کرده و عاقبت تکذیب را در این داستانها بیان نموده است.1 
 

« یَوْمَ لَا یَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ  إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ »2 

در قیامت مال و فرزند نفعی ندارد. در این دنیا به خاطر وجود رابطه ی وهمی و خیالی اجتماعی، ملاک در یاری انسان مال و فرزند است اما در خارج از ظرف اجتماع یعنی روز قیامت که روز کشف حقیقت و قطع اسباب و بطلان روابط است مال و فرزند هیچ سود و ثمری ندارد همانگونه که قرآن کریم بیان می‌کند«َلَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا خَلَقْنَاکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَتَرَکْتُم مَّا خَوَّلْنَاکُمْ وَرَاء ظُهُورِکُمْ.»3  « فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ »4  مراد از نفی نفع مال و بنون در قیامت بطلان سببیت آنها در جامعه انسانی است. مال بهترین سبب و وسیله در جامعه برای دستیابی به مقاصد حیات دنیا است و فرزندان پسر بهترین ابزار برای قوت و عزت و شوکت و غلبه است.

تنها چیزی که در قیامت نافع به حال انسان است قلب سلیم است.

 مال و بنون جزء عمده‌ترین اسبابی هستند که انسان به آن روی می‌آوردو علاقه پیدا می‌کند و نفی نفع آنها در قیامت کنایه از نفی جمیع اسباب اعتباری در جامعه انسانی است که بشر برای جلب منافع مادی به آنها متوسل می‌شود همچون علم و صنعت و جمال و غیر آنها.

« إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ » تنها چیزی که در قیامت نافع به حال انسان است قلب سلیم است. مدار سعادت بر سلامت قلب است نه مال و بنین. قلب سلیم قلبی است که از آلودگی به شرک و ظلم و معصیت در سلامت استهمانگونه که پروردگار در وصف روز قیامت فرموده است: و« وَعَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَقَدْ خَابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْمًا.5» 6  

تالیف : استاد محمد حسین رحیمی - گروه دین و اندیشه سایت تبیان


1- المیزان ج15ص248-249

2- شعرا:26/88-89

3- انعام:6/94

4- مومنون:23/101

5 - طه:20/111

6-  المیزان ج15ص287-289