مجرد های عاشق...!!!
ازدواج ، یکی از موضوعهای اساسی زندگی هر فرد است و در این میان، افرادی که با تدبیری مناسب به این سنت الهی عمل میکنند ، شاهد پیامدهای بسیار مثبتی در زندگی خواهند بود و آرامشی عمیق در زندگیشان جاری میگردد. اما متأسفانه باید بگوییم که براساس آمار و ارقام رسمی کشورمان در سال1386 ، حدود صدهزار مورد طلاق در جامعهی ما اتفاق افتاده که هر شنوندهای را بیدرنگ به تأمل در اینخصوص ، وامیدارد. آیا این افراد، قبل از ازدواج فکر میکردند روزی با دنیایی از اندوه ، میبایست از هم جدا شوند؟
با بررسی بسیار ساده و گذرا در زندگی بسیاری از زوجهای جوان که بهظاهر روزی عاشق یکدیگر بودند و اینک از هم نفرت دارند ، درمییابیم که آنان مفهوم عشق را اشتباه در ذهن و کالبد وجودشان ، تعبیر کرده و براساس این اشتباه ، تصویر رنگی و زیبایی از طرف مقابل در ذهنشان ترسیم و زندگی مشترک خود را بدون هیچ پشتوانهی منطقی و عقلی آغاز نمودهاند.
در این مقاله سعی میشود برخی از مشکلهای عشقهای زودگذر و سطحی بیان شود تا دستکم افرادی که گرفتار چنین عشقهایی شدهاند ، با بررسی این نکتهها ، نگاه عمیقتر و عاقلانهتری به موضوع ازدواج داشته باشند:
چهرههای تکراری:
یکی از جذابیتهایی که در
عشقهای زودگذر وجود دارد ، چهره و ظاهر فرد مقابل است. آنان شیفتهی
زیبایی ظاهرهم میشوند و با گفتن کلمههای عاطفی و عاشقانه ، تظاهر به
علاقهمندی به خصلتهای ارزشی یکدیگر میکنند اما بعد از گذشت مدتی از
ازدواج ، با فروکش کردن هیجانهای کاذب از درون ، به سراغ ارزشهای فرد
مقابل میروند چراکه در این زمان ، چهرهی او دیگر عادی و شاید هم
تکراری شده است و اکنون ویژگیهای درونی و معنوی همسر برایشان مهم و جدی
گشته و در صورتیکه با نظام ارزشیِ مورد قبول آنان سازگار نباشد ، شروع
به بهانهگیری و پرخاشگری میکنند و زندگی را تبدیل به جهنمی سوزان و
پراضطراب مینمایند.
جوانان عزیز تبیانی، یادتان باشد که: «چهره و ظاهرِ مورد پسند ، در ازدواج مهم است اما شرط کافی برای یک زندگیِ خوب نیست.»
سوءظنهای مکرر:
از آسیبهای بسیار جدی عشقهای
زودگذری که منجر به ازدواج میشود ، سوءظنهای مکرر در زندگی زناشویی
میباشد. افرادی که بهراحتی با یک لبخند و یا با یک گفتوگوی ساده در یک
میهمانی و بدون هیچ پشتوانهی منطقی ، دل به هم میسپارند ، پس از زمانی
اندک بعد از ازدواج ، دچار تردید میشوند که چنین فردیکه به این راحتی با
من بنای دوستی و محبت را گذاشت ، ممکن است با فرد دیگری هم چنین بوده باشد
و یا در آیندهای نزدیک ، چنین رابطهای را با دیگری داشته باشد. بنابراین
، مدام دچار تردید و بدبینی نسبت به همسر شده و همیشه به دیدهی یک متهم
به او مینگرد و همین سوءظنهای مکرر ، زندگی را آشفته و دچار بحران
میکند. هر چهقدر یک خانم در ارتباطها و محاوراتش با مردان غریبه ،
راحتتر باشد ، به همان میزان ، ارزش و قیمتش نزد آنان پایینتر میآید و
فقط زیباییهای ظاهری آن زن برای آنان جلب توجه میکند و جوهر وجودی و
ارزشی آن زن ، مورد بیمهری قرارمیگیرد.
دختر خانمهای عزیز تبیانی ، یادتان باشد که:
«مردان خوب و مهربان، دنبال تشکیل خانواده با دخترانی هستند که بهراحتی
در دسترس نباشند.»
عدم پشتوانهی خانواده:
یکی از معضلهای بیشتر
زوجهایی که با عشقهای خیابانی ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ،
عدم حمایت خانوادههایشان میباشد. پدر و مادر که سالها فرزندان را در
چتر حمایتی خود قراردادهاند و آرزوی یک زندگی خوب را برای فرزندانشان
داشتهاند ، ناگهان با انتخابی از طرف فرزندشان مواجه میشوند که شاید
به هیچوجه تناسبی با خانوادهی آنان نداشته باشد. بنابراین ، تنها با
اصرار و پافشاری فرزندشان ، تن به رضایت به این ازدواج میدهند و گاهی
هم هیچوقت چنین ازدواجی را حتی بهظاهر ، تأیید نمیکنند.
چنین زوجهایی که مورد حمایت مادی و معنوی خانواده قرارنمیگیرند ، بهطور معمول ، بعد از زمان کوتاهی از زندگی مشترک ، دچار طوفانهای شدیدی در عرصهی زندگی میشوند و چون تکیهگاه محکمی ندارند ، گاهی بادبانهای کشتی زندگیشان در این بحرانها میشکند و بازسازی این بادبان شکسته ، شاید بسیار سخت و گاهی هم غیرممکن باشد.
جوانان عزیزتبیانی ، یادتان باشد که: «خانواده
،مهمترین پشتوانهی یک زوج جوان در عرصهی زندگی خواهد بود. سعی کنید
همواره از حمایت آنان در تصمیمها برخوردار باشید.»
کاهش احساسهای عاشقانه:
زوجهایی
که با عشقی کاذب و بدون منطق ، زندگی مشترک خود را آغاز میکنند ، به دلیل
طغیان بیاساس احساسهایشان در ابراز علاقه در ابتدای آشنایی ، پس از
ازدواج ، بهطور طبیعی این معاشقه و فوران احساسها، رو به تنزل میرود و
این در حالیست که انتظارها و توقعهای گذشته همچنان باقیست و در این
شرایط ، طرفین احساسهای خود را با قبل از ازدواج مقایسه کرده و دچار
تناقض میشوند و چنین برداشت میکنند که طرف مقابل ، تمام آنچه را که در
گذشته بیان داشته ، دروغ گفته است. در زندگی منطقی، این نکته قابل توجه
است که زوجین هر روز نسبت به یکدیگر عاشقتر میشوند و حرارت احساسها و
عواطفشان نسبت به هم بیشتر و عاشقانهتر میشود ، در صورتیکه در زندگی
غیرمنطقی ، زندگی روزبهروز غیرقابل تحملتر میشود و زن و شوهر از
یکدیگر دورتر میشوند.
بهراحتی دل داده و به راحتی دل از دست میدهند:
ازدواجهای
بیمنطقی که بر پایهی تدبیر بنا نشده و زوجین بهراحتی به یکدیگر دل
میسپارند و مسیر مشترک یک زندگی را آغاز میکنند ، بعد از گذشت مدتی ،
دچار بحرانهای شدید عاطفی ، روحی و خانوادگی میشوند. آنان تازه به سراغ
ارزشها میروند و متوجه میشوند اصول مهمی در زندگی هست که میبایست در
طرف مقابل وجود داشته باشد و اکنون همسرشان فاقد آنهاست. اینگونه افراد
بهطور معمول بدون هیچ منطقی ، ساز جدایی را سر میدهند و بهراحتی دم از
طلاق میزنند. آنان که در فاصلهای نه چندان دور، بهراحتی دل به
محبوبشان دادند ، اینک نیز به همان راحتی از او میگذرند و عشق خویش را
در جایی دیگر جستوجو و بهسادگی ، یک زندگی مشترک را نابود میکنند.
جوانان عزیز تبیانی : بهطور حتم باید توجه داشته باشند که زندگی مشترک، یک شوخی نیست و طرفین میبایست با یک بررسی دقیق و مشاورههای مختلف ، این مسیر را آغاز نمایند و افراد قبل از اینکه گرفتار احساسهای عاطفی با کسی شوند، معیارها و ویژگیهای مورد نظرشان را در زندگی ، مشخص و بر آن اساس ، اقدام نمایند تا لحظههای زیبایی در زندگی برایشان رقم بخورد.
با آرزوی خوشبختی برای همهی دخترها و پسرهای ایرانی
منبع: مجله شادکامی - با تغییر
تبیان