مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

نقش سجده در بازسازی معنوی انسان

نقش سجده در بازسازی معنوی انسان



بدانچه در این کارها است بنگرید:

اولین جنگ در تاریخ، جنگ کبر و خودپسندی بود با سجده در مقابل آدم.

  • شیطان که رانده گشت بجز یک خطا نکرد شــیطان هــزار مــرتبه بــهتر ز بــی‌نماز او ســجده را بـر آدم و آن بـر خـدا نکـرد[1]

  • او خـود را بـرای سـجده آدم رضـا نکـرد او ســجده را بـر آدم و آن بـر خـدا نکـرد[1] او ســجده را بـر آدم و آن بـر خـدا نکـرد[1]

2ـ5: فرع پنجم، آمادگی و آوازه آرمانی.

قاعده بزرگ و آرم الهی

امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ در وصیت‌نامه الهی سیاسی فرمودند:

«با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص و به سوی جایگاه ابدی سفر می‌کنم.»[2]

این سخن، قاعده بزرگ زندگی عارفان واقعی است و برای رسیدن به قلّه بلند انسانیت، این سخن آشنایی امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ ، معیار و محک زیبایی است که انسان‌های موحد عموماً و شیعیان خصوصاً، خود را در معرض امتحان الهی ببینند و اعمال خود را مورد سنجش قرار دهند.

بهترین راه آزمایش و امتحان این است که: هر کس، پیش وجدان خویش، ببیند به این آرامش و اطمینان قلبی رسیده است یا خیر؟! اگر نرسیده است چه باید بکند؟

سجده‌گاه، نردبان صعود است به سوی انسانیت. برای دست یازیدن به این آمادگی و آوازه بلند، باید از قرارگاه و بندرگاه «سجده‌گاه» گذر کرد.

تا زمانی که در سجده‌گاه، به تمرین آرامش الهی دست نزند، آمادگی و به دنبال آن آوازه آرمانی به دست نخواهد آمد.

راه تمام آرمان‌ها و ارزشها، از سجده‌گاه می‌گذرد.

2ـ6: فرع ششم، راه رسیدن به بهشت

مردی خدمت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ رسید، حضرت از او پرسید چه می‌خواهی؟ در جواب گفت: بهشت! حضرت تأملی کردند و سپس فرمودند:

«یا عَبْدَ الله اَعِنّا بِطولِ السّجُود»[3]

یعنی: «ای بنده خدا یاری ده ما را (در رساندن به این خواسته) از طریق سجده‌های طولانی.»[4]

حضرت علی ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند: اَقْرَبُ ما یَکونُ العَبْدُ مِنَ الله اِذَا سَجَدَ؛[5]

نزدیک‌ترین چیزی که بنده را به خدا نزدیک می‌کند سجده است.

در روایات داریم که سجدة طولانی، دشمن‌شکن است.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرمایند:

اِنَّ الْعَبْدَ اِذَا اَحالَ السُجوُدَ حیثُ لَا یَراهُ اَحَدٌ، قالَ الشّیطانُ واوَیْلاهُ اَطَاعُوا و عَصَیْتُ و سَجَدوُا وَ اَبَیْتُ؛[6]

«به درستی انسان هنگامی که سجده را طولانی کرد فریاد شیطان بلند می‌شود که وای بر من! آنها اطاعت خدا کردند و من عصیان کردم، آنان سجده کردند و من نافرمانی کردم.»

به هر تقدیر بهشت کانون انگیزه‌های الهی است و راه آن از سجده‌گاه می‌گذرد.

«بدانید که امروز ریاضت است و فردا مسابقت، و خط پایان، دروازة بهشت برین است، و آن‌که بدان نرسد در دوزخ جایگزین.»[7]

همچنین فرمودند:

«اَلَا وَ اِنَّ الیَوْمَ الْمِضْمَارُ وَ غَداً السِّباقُ. وَ السَّبَقَةُ الجَنَّةُ وَ الْغایَةُ النّارُ.»[8]

«امروز مضمار (ریاضت) است و فردا مسابقت، سبقه بهشت است، و دوزخ غایت.»

بنابراین بهشت چیزی نیست که بتوان از آن صرف نظر کرد و چشم‌پوشی نمود. برای رسیدن به این همه عظمت‌ها، باید در سجده‌گاه به تمرین مداوم دست زد و با آمادگی کامل به استقبال بهشت شتافت.

اگر در آیات و روایات دقیق شویم، ره‌آورد سجده فراوان است، ولی به علت اختصار از تفصیل آن صرف نظر می‌نمائیم.

امید است روح سجده‌های واقعی در ما دمیده‌ شود و بتوانیم با سجده‌های طولانی و معنادار، به زندگی خود طراوت و شادابی ببخشیم.

نتیجه:

زندگی بشریت باید به آسایشگاه بزرگی از آرامش تبدیل شود تا بشر بتواند در آن آسایش‌گاه به «میدان تمرینی» دسترسی پیدا کند و به دنبال آن دینداری را از حالت تئوری و نظری، کاربردی سازد.

سجده‌گاه در واقع فرودگاه الهی است که موحد حقیقی در آنجا چشم به راه پرواز ملکوتی مانده است. مقدمه این پرواز، آن است که سجده‌گاه را میدان بزرگی قرار دهیم برای تمرین «چگونه کوچکی نمودن» و در «مقابل چه کسی کوچکی کردن».

سجده‌گاه، آسایشگاه و آرامگاه جان است که برای رسیدن به آسمان و افلاک باید بتوان دست‌اندازهای پنهان و باطنی را هموار ساخت و با خاک یکسان گشتن و خاکمالی کردن جان را، تمرین کرد و کاربردی نمود. سر بر خاک گذاشتن به معنای خاکمال کردن افکار است از وسوسه‌ها و شبهات شیطانی و به دنبال آن متصل ساختن جان به آبِ کر و شستشوی آن از آلودگی‌ها است.

خاکی زیستن، خاکی ماندن، خاکی مردن و خاکمال کردن همه، برای آن است که جان انسان از آلودگی‌ها پاک گردد و سجده‌گاه، میدان تمرین است برای چنین کاری.

[1] . بابا طاهر.

[2] . قسمتی از وصیت‌نامه الهی سیاسی امام خمینی ـ رحمة الله علیه ـ .

[3] . فروع کافی، 1 / 73.

[4] . رضوان طلب، محمد رضا، پرستش آگاهانه، دوم، 1375، ص 136.

[5] . بحار الانوار، ج 82، ص 233.

[6] . بحار الانوار، ج 85، ص 163.

[7] . نهج البلاغه، خ 28.

[8] . همان.

اصغر بابایی - نماز و دانشگاه( با تلخیص) ، ج 1، ص 105

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد