نور علم- شماره 23، آبان 1366
ارزشهای اخلاقی در مکتب پنجمین امام شیعه
گناه واثرات نامطلوب آن
ناصر باقری بیدهندی
***
1ـ اِنَّ اللهَ قضى? قَض?اءً حَتْماً أَلاّ یُنْعِمَ عَلَى الْعَبْدِ بِنِعْمَةٍ فَیَسْلُبَه?ا ایّ?اهُ حَتّى یُحْدِثَ الْعَبْدُ ذَنْبَاً یَسْتِحَقُّ بِذ?لِکَ النِّقْمَةَ.
قضای حتمی خداوندی برآن است که نعمتهائی را که بر بندگان ارزانی داشته از آنها باز پس نگیرد مگر اینکه مرتکب گناهی شوند که موجب سلب آن نعمت گردد.
***
2ـ ثَلاثٌ ق?اصِم?اتُ الظَّهْرِ: رَجُلٌ اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَنَسِىَ ذنُوبَهُ وَاَعْجَبَ بِرَأیِهِ.
سه چیز پشت آدمی را میشکند: کسی که عمل(خیر) خود را زیاد بشمارد، کسی که گناه خویش را فراموش کند و کسی که استبداد رأی داشته و به رأی خود معجب و خودپسند باشد.
***
3ـ م?ا مِنْ نِکْبَةٍ یُصیبُ الْعَبْدَ اِلاّ بِذَنْبٍ.
هیچ نکتب و حادث? نامطلوبی به انسان نمیرسد مگر به سبب گناه.
***
4ـ اِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَدْرَءُ عَنْهُ الرّزقُ وَتَلا هذِهِ الْآیَة: «اِذا أَقْسَموا لَیَصْرِمُنَّها مُصْبِحینِ وَلایَسْتَثْنُونَ فَطافَ عَلَیْها طائِفٌ مِنْ رَبِّکَ وَهُمْ نائِمُونَ»
چه بسا فردی گناه میکند و روزی او بدین جهت قطع میشود و حضرت سپس این آیه را تلاوت کرد: وقتی سوگند خوردند که آن را صبحگاه میچینیم و نگفتند انشاءالله، یک بلای ناگهانی برآن روآورد در حالیکه آنان خواب بودند.
***
5ـ الذُّنُوبُ کُلُّها شَدیدََةٌ وَاشدُّها مانَبَتَ عَلَیْهِ الْلَحمُ وَالدَّمُ، لِاَنَّهُ اِمّا مَرْحُومٌ وَاِمّا مُعذَّبٌ وَالْجَنَّةُ لایَدْخُلُها اِلّا طَیِّبٌ.
ارتکاب همه گناهان، مهم و حاکی از جسارت شخص در مقابل خداوند متعال است، و شدیدترین آنها گناهی است که شخص برآن مداومت کرده و گوشت و پوست برآن روئیده باشد، زیرا یا باید گناه آمرزیده شود و یا آنکه برآن عذاب شود و به بهشت جز شخص پاک وارد نشود.
***
6ـ اَرْبَعٌ تُمِتْنَ القَلْبَ : 1ـ الذَّنْبُ عَلىَ الذَّنْبِ...
چهار چیز است که دل را میمیراند: 1ـ گناه روی گناه، 2ـ ...
***
7ـ م?ا مِنْ سَنَةٍ اَقَلُّ مَطَراً مِنْ سَنَةٍ وَلکِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ یَضَعُهُ حَیْثُ یَش?آءُ اِنَّ اللهَ اِذ?ا عَمِلَ قَوْمٌ بِالْمَع?اصی صَرَفَ عَنْهُمْ م?ا ک?انَ قَدَّرَهُ لَهُمْ مِنَ الْمَطَرِ فى تِلْکَ السَّنةِ اِل?ى غَیْرِهِمْ، وَاِلَى الْقَی?امى وَالْبِح?ارِ وَالْجِب?الِ...
هیچ سالی کم بارانتر از سنه دیگر نیست، اما خدا باران را به جائی که خواهد میفرستد، چون مردمی مرتکب معصیتها شوند، خدا بارانی را که در آن سال برای آنان مقدّر فرموده بود، از آنان به سوی قوم دیگر و یا سوی بیابانها و دریاها و کوهها فرستد.
***
8ـ م?ا عَرَفَ اللهُ مَنْ عَص?اهُ َاَنْشَدَ:
تُعْصِىِ ألاِ ل?هَ وَاَنْتَ تُظْهِرُ حُبَّهُ ه?ذا لَعَمرُکَ فىِ الْفِع?الِ بَدیعُ
لَوک?انَ حُبّک صادقاً لَاَطَعْتَهُ اِنَّ الْمُحِبَّ لِمَنْ یُحِبُّ مُطیعٌ
خدا را نشناخته آن کس که او را نافرمانی کند وسپس حضرت این رباعی را قرائت فرمود(که معنی آن این است): عصیان و نافرمانی خداوند میکنی و اظهار دوستی با او مینمائی, به جان خودت سوگند که این کار تازهای است. اگر دوستی تو صادقانه و واقعی بود بدون شک او را اطاعت مینمودی، چه آنکه هر دوستی، مطیع و فرمانبردار محبوب خود است.
***
9ـ اِنَّ العبد یَسْئَلُ اللهَ الْح?اجَةَ فَیکُونْ مِنْ شَانِهِ قَض?اؤُه?ا اِل?ى اَجَلٍ قَریبٍ اَوْالِى? وَقْتٍ بَطى ءٍ فَیُذْنِبُ العبدُ ذَنْباً فَیقُولْ اللهُ تَب?ارَکَ وَتَع?الى? لِلْمَلَکِ: لا? تَقْضِ ح?اجَتَهُ وَاحْرِمْهُ اِیّـ?اه?ا، فَاِنَّهُ تَعَرَّضَ لِسُخْطى وَاسْتَوْجَبَ الْحِرْم?انَ مِنّى.
همانا بنده از خدا حاجتی میخواهد و این شأن خداوندی است که دیر یا زود آن را برآورده کند، ولی آن شخص گناهی مرتکب میشود و خدای تعالی به فرشته میگوید: حاجتش را روا مکن و او را از آن محروم دار چونکه با ارتکاب گناه مرا به خشم آورده و از تقرّب به درگاهم محروم گشته است.
***
10ـ مِنَ الْذُّنوبِ الّتى لا? تُغْفَر قَوْلُ الرَّجُلِ : ی?ا لَیْتَنى لا? اُؤاخذ الاّ بِه?ذا.
از جمله گناهانی که بخشوده نمیشود این سخن آدمی است که : ای کاش من به غیر از این گناه مؤاخذه نمی شدم.
***
11ـ اِنَّ الْعَبْدَ لَیَذْنِبُ فَیُزوى عَنْهُ الرّزقُ.
چه بسا بندهای مرتکب معصیت میشود و در اثر آن روزی مقرّر از او قطع میگردد.
***
12ـ لا? تَسْتَصْغِرَنَّ حَسَنَةً تَعْمله?ا فَاِنَّکَ تَر?اه?ا حَیْثُ تَسُرُّکَ وَلا? تَسْتَصْغِرَنَّ سَیّئةً تَعمله?ا فَاِنَّکَ تَر?اه?ا حَیْثُ تَسُوؤک.
هیچ کار خوبی را کوچک مشمار و آن را انجام بده، چون هر وقت بیادت بیفتد و یا اثر آن را ببینی، خوشحال گردی و نیز هیچ کار زشت را که انجام دادی کوچک مشمار چون هر وقت ببینی، باعث ناراحتیات میشود.
***
13ـ م?ا مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ اِلاّ وَفى قَلْبِهِ نُکْتَةُ َیْض?اءُ، فَاِنْ اَذْنَبَ وَثنّى خَرَجَ مِنْ تِلْکَ النُّکْتَةِ سَوادٌ، فَاِنْ تَم?ادى? فِى الذُّنوبِ اِتَّسعَ ذ?لک السَّواد حتّى? یُغَطِىَّ الْبَی?اضُ فَاِذ?ا غطیْبَی?اضُ لَمْ یَرْجِعْ ص?احِبُهُ اِلى? خَیْرٍ اَبَداً وَهُوَقُولُ اللهِ «کَلاّ بَلْ رانَ عَل?ى قُلُوبِهْم م?ا ک?انُوا یَکْسِبُونَ»
هر بندهای در قلبش نقطه سفیدی است که چون گناه کند و این گناه خود را تکرار نماید، نقطه سیاهی در آن پیدا شود و اگر بر این گناه تداوم داشته باشد، آن سیاهی بیشتر شود تا تمام سفیدی را بپوشاند، وقتی چنین شد، دیگر صاحب چنین قلبی به طرف خیر نرود و همین است گفته خدای سبحان: نه چنین است، بلکه آنچه از گناهان مرتکب شدند، بر درلشان زنگاری بست.(سوره مطففین/14)
***
14ـ لا? تَنْظُروا اِل?ى صَغیرِ الذَّنْبِ وَلـک?نْ اُنْظروا اِلـى? م?ا اِجْتَرأتُمْ.
به کوچکی گناه ننگرید به آن چیزی(نفس اماره) بنگرید که به شما در ارتکاب آن جرأت داده است.
***
15ـ اِیّـ?اکُمْ وَمُحَقراتِ الّذُنُوبِ فَاِنَّ لّه?ا من الله طـ?الِباً وَاِنّها لتَجْتَمِعُ عَل?ى امْرءٍ حَتّى? تُهْلِکه.
از انجام گناهان کوچک، احتراز نمائید چون برای آنها ناظری است و این گناهان کوچک روی هم جمع میشود تا باعث هلاکت گناهکار گردد.
***
16ـ مَنِ ارْتَکَبَ الذَّنْبَ فى الخَلاءِ لم یعباءاللهُ بِهِ.
کسی(ولو) در خلوت مرتکب گناه شود خداوند به وی اعتنائی نکند(و از رحمت خدا به دور می ماند).
***
17ـ اِتّقُوا اَلْمُحَقَّراتِ مِنَ الذُنُوبِ فَاِنّ لَه?ا طـ?الِباً، یَقُولُ اَحَدُکُمْ أُذْنِبُ وَأَسْتَغْفِرُاللهَ، اِنّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ: «سَنَکْتُبُ م?ا قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ کُلَّ شئىٍ اَحْصَیْنـ?اهُ فى اِم?امٍ مُبین» وَق?الَ عَزَّوَجَلَّ«اِنَّه?ا اِنْ تَکُ مِثْق?الَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فى صَخْرَةٍ اَوْفی الَّسمواتِ اَوْفى ألأَرْضِ یَأَتِ بِهَا اللهُ اِنَّ الله لَطیفٌ خَبیرٌ».
از گناهانی که کوچک میپندارید، بپرهیزید چون آن هم بازخواست کنندهای دارد، ممکن است فردی از شما گوید: مرتکب گناه میشوم آنگاه استغفار میکنم ولی خداوند با عزّت و جلال میفرماید: آنچه را پیش فرستاده و آثارشان را خواهیم نوشت، و همه چیز را در امام مبین(لوح محفوظ یا نامه اعمال) احصاء و شمارش کنیم(سوره یس/12) و نیز فرماید:«براستی که اگر آنها(گفتار و کردار انسانها) به وزن دانه خردلی بوده و در میان سنگ سخت در آسمانها و یا در زمین باشد، خدا آنها را بیاورد، همانا خدا باریک بین و آگاه هست(سوره لقمان آیه 16)
***
18ـ م?ا مِنْ شَیْئىٍ اَفْسَد لِلْقَلْبِ مِن خَطیئَّةٍ، اِنّ الْقَلْبَ لَیُواقِعُ الْخَطیَّةَ فَم?ا تَز?الُ بِهِ حَتّـ?ى تَغْلِبَ عَلَیْهِ فَیُصَیّرَ اَعْلاهُ اَسْفَلَهُ
هیچ چیز بیشتر از گناه قلب را فاسد نمیکند، قلب مرتکب گناه میشود و برآن اصرار میورزد تا اینکه زیر و رو میشود(وحق در آن تأثیر نمینماید)
***
19ـ... وَلا? مُصیبَةَ کَاسْتِه?ا نَتِکَ بِالَّذنبِ، وَرِض?اکَ بالحالَةِ الَّتى اَنْتَ عَلَیْه?ا...
...و مصیبتی بالاتر از این مصیبت نیست که گناه را سبک بشماری و به آن حالتی که در آن هستی راضی باشی ...
***
20ـ عَجِبْتُ لِمَنْ یَحْتَمى مِنَ الَّطع?امِ مَخ?افَةَ الدَّاءِ، کَیْفَ لا? یَحْتَمى مِنَ الذّنُوبِ مَخ?افَةَ النّـ?ار.
تعجّب میکنم فردی که بخاطر ترس بیماری از طعام پرهیز میکند چگونه بخاطر ترس از آتش از گناه نمیپرهیزد.
***
الکبائر
1ـ عَنْ کَثیر النَّوا ق?الَ: سَأَلْتُ اَب?ا جَعْفرٍ عَلَیْهِ السَّلا?مُ عَنِ الْکَب?ائرِ، ق?الَ: کُلُّ شَیئىٍ اَوْعَدَاللهُ عَلَیْهِ النّـ?ار.
کثیر نواء گوید: از ابی جعفر باقر(ع) پیرامون گناهان کبیره پرسیدم که کدامند؟ حضرت فرمود: هر گناهی که خداوند(در قرآن) برآن وعده آتش داده باشد گناه کبیره محسوب میشود.
***
الاصرار علی الذنب
1ـ فی قولهِ تَع?الى? :«وَلم یُصِرُّوا عَل?ى م?ا فَعَلُوا» اَلاصِرارُ اَنْ یُذْنِبَ الْعَبْدُ وَلا? یَسْتَغْفِر، وَلا? یُحَدِّثٌ نَفْسَهُ بِالتُّوبَةِ فَذ?لِک اْلاِصْر?ارُ.
امام باقر(ع) راجع به قول خداوند متعال که فرمود: و بر آنچه کردهاند اصرار نورزند(آل عمران/135)، فرمود: اصرار بر گناه این است که کسی گناهی کند و از خدا آمرزش نخواهد، و در فکر توبه هم نباشد، این است اصرار برگناه.
***
پی نوشت ها:
. پایان ص109.
. پایان ص109.
. پایان ص110.
. پایان ص111.
. پایان ص112.
. پایان ص113.
. پایان ص114.
. پایان ص115.
6
. کافی ج 2/109، جامع السعادات ج 3/47
. وسائل ج 1 باب 22/73 ، کافی ج 2/273، بحار ج 69/314، خصال ج1/55، مشکاة الانوار 226
. کافی ج 2ـباب الذنوب ـ 270 ، بحارج 70/317، میزان الحکمة ج 3/454 به نقل از بحار ج 73 وافى ج 1/176
. اصول کافی ج2 - باب الذنوب-/ 27، بحار ج70/324 به نقل از کافی، المحاسن/115، وسائل ج11/238.
. اصول کافی ج2 - باب الذنوب- 270، بحار ج70/317، میزانالحکمة ج3/454 به نقل از بحار ج73 وافی ج1/176.
. بحار ج 70/349
. بحار ج 70/359 به نقل از المحاسن/116
. تحف العقول/ انوار البهیّة/165 بحار ج 75/174
. اصول کافی ج 2ـ باب الذنوب ـ 271، بحار ج 70/360 به نقل از اختصاص مفید/31(با اختلاف اندک در لفظ) وسائلـ کتابالجهادـ باب وجوب اجتناب الخطایا و الذنوبـ 239، طرائف الحکم ج 2 ح 1295 به نقل از وسائل، سفینة البحارج 1ـ ذنب ـ 489، مشکاة الانوار/ 155، وافى ج 1/167.
. (میزان الحکمة ج 3/455 به نقل از بحارج 73/355، بحار ج 70/355 به نقل از خصال ج 1/14
. بحار ج 70/318، به نقل از کافى ج 2/270، جامع السعادات ج 3/47 میزانالحکمة ج 4/118 ح 7199، وافی ج 1/166
. وسائل ج 1 ص 89/ و ج 11/247 ، بحار ج 70/356
. بحار ج 70/361، الاختصاص /243، اصول کافی(با اختلاف در لفظ)، وسائل الشیعه ج 11/239، وافى ج 1/167.
. وسائل ج11 ح /13 ص 242
. وسائل ج 11/247 ح 11 میزان الحکمة ج 3/495 به نقل از بحار الانوار
. بحار ج 46/247
. بحار ج 70/321 به نقل از کافی ج 2/270 وسائل ج 11/246 وافى ج 1/168
. اصول کافی ج 2/ـ بابالذّنوب ـ 268 ح 1، جامعالسعادات ج 3/47، مشکاةالانوار/ 256، وسائل ج 11ـ کتابالجهاد، ابواب جهادالنفس باب 40ـ ح7ـ 236
. تحف العقول/208 به نقل از الحیاة ج1/300، بحار ج 78/165، میزان الحکمة ج 3/457 به نقل از بحار
. بحار ج 62/269، ج73/347، میزان الحکمة ج 3/449
. بحار ج 79/15، میزان الحکمة ج3/461 ح 6608 به نقل از بحار ، وسائل الشیعه ج 11/250 و 258 عقاب الاعمال /20
. بحار ج 6/32، کافى ج 2/288، میزان الحکمة ج 3/462 ح 6613، وافی ج 1/168.