مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

اخلاق و زندگى

اخلاق و زندگى

سیدمهدى موسوى

اخلاق, یکى از مسائل مهمى است که در زندگى بشر نقش اساسى دارد. این موضوع در اسلام جایگاه ویژه اى دارد و در حقیقت یکى از ارکان تشکیل دهنده دین است. به تعبیر دیگر, چگونه فکر کردن و چه اعتقادى داشتن (اعتقادات), چسان عمل کردن (احکام) و با چه منش و خویى زیستن (اخلاق), سه رکن اساسى است که محدوده تعلیمات دینى را تعیین مى کند و در یک کلمه چنان که از برخى تعبیرات قرآنى و روایى به دست مىآید, هدف و مقصد انبیاى عظام, تکمیل مکارم اخلاقى و تهذیب نفوس بوده است. بدون شک, آسایش دنیا و آخرت, در سایه اخلاق نیک, تحقق مى یابد.

انسان اگر بخواهد در زندگى دنیا آسوده بوده و دور از نگرانیها و اضطرابهاى ویرانگر به سر ببرد, راهى جز مبارزه با صفتهاى زشت و پاکسازى دل از خوهاى پلید ندارد.

کیست که نداند صفاتى از قبیل: خوشرویى, تواضع, قناعت, محبت, اخلاص, بلندهمتى, طهارت و سلامت نفس و... انسان را از دغدغه هاى بى حاصل و از پریشانیهاى بدفرجام, نجات مى دهد و بر عکس, حالات و اوصافى مانند: غضب, خودخواهى, حرص, حسد, بخل, بدبینى, بدخواهى و آلودگیهاى روحى, او را در غل و زنجیر گرفتار مى کند و هـمـیـن دنـیـاى او را کـه مـى تـوانـد در سایـه اخـلاق و رفتار شایسته, به خوشى و آسایش بگذرد, به جهنمى سوزان وعذابى پررنج وبى پایان تبدیل مى کنند.

بسیارى خیال مى کنند که نتیجه دستورات اسلام را,تنهادرآخرت باید جستجوکرد و این مکتب آمده است تا فقط سعادت اخروى انسان راتامین کند.

و به آسایش و رفاه انسان در دنیا کارى ندارد. شاید همین فکر باعث شده که برخى از جوانان معتقد به اسلام که در عمل دنبال هوسرانى و خوشگذرانیهاى زودگذر هستند, وقتى به توبه و کنار گذاشتن اشتباهات خود دعوت مى شوند, در پاسخ بگویند: ما جوانیم و باید از دوران جوانى و عیش و نوشهاى آن بهره ببریم, بعد از گذشت این دوران خوش و پرطراوت, در پیرى از گذشته خود توبه خواهیم کرد و بدین وسیله خود را براى پذیرش مرگ و رسیدن به سعادت آخرت و لذتهاى آن آماده خواهیم ساخت. ما هنوز وقت بسیارى داریم, چرا باید جوانى خود را فدا کرده, از حالات و روزهاى خوشآن صرف نظر کنیم و نقد را به نسیه بفروشیم. چنین کارهایى ناشى از محرومیت و عقب ماندگى ذهنى است.

این سخن, از برداشت نادرست آنها در باره برنامه هاى تربیتى اسلام, سرچشمه مى گیرد. آنان خیال مى کنند که اسلام تنها براى آبادانى آخرت آمده و با انسان و زندگى او در دنیا کارى ندارد و اگر او را به انجام اعمالى موظف کرده, تنها به خاطر این است که نتیجه آن را در آخرت ببیند و وارد بهشت شود.

در منطق اینان قوانین اسلام همچون گلوله اى است که از لوله تفنگى خارج مى شود و تنها آن نقطه آخر را هدف قرار داده و مسیرى که مى پیماید, بکلى از دایره مقصود تیرانداز خارج است, در صورتى که اگر بر اساس آیات قرآن و روایات ائمه معصومین علیهم السلام هدف از تعلیمات اسلامى را ارزیابى کنیم, باید آن را به چشمه آبى تشبیه کنیم که از نقطه اى به جوشش در آمده تا در پایان مسیر, مزرعه اى را سیراب کند, لیکن بر سر راه خود به هر کجا برسد, آنجا را نیز آباد کرده و زنده مى کند.

ما باید هدف صحیح و واقعى یک مجموعه هدفدار و مفید را از دستورالعملى که بانیان آن مطرح مى کنند, بشناسیم, نه از زبان جاهلان و مغرضان یا کسانى که با آن مجموعه دشمنى دارند و آن را همسو با منافع شخصى یا قومى خود نمى بینند.

آنچه گفته شد برداشتى است از آیات بسیارى که در اینحا براى نمونه سه آیه زیر را بیان کرده و خوانندگان گرامى را به تدبیر هر چه بیشتر در آن دعوت مى کنیم:

((الا ان اولیاالله لاخوفٌ علیهم و لاهم یخزنون, الذین آمنوا و کانوا یتقون لهم البشرى فى الحیاه الدنیا و فى الاخره لاتبدیل لکلمات الله ذالک هوالفوز العظیم))(1)

((دوستان خدا هیچ ترسى از آینده و هیچ حزنى نسبت به گذشته ندارند, همانها که اهل ایمان و تقوایند. مژده و بشارت براى آنهاست در زندگى دنیا و آخرت. آیات و قوانین الهى دستخوش تبدیل و تغییر نمى شود و این است رستگارى بزرگ.))

((من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مومن فلنحیینه حیوه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون))(2)

((هر کس از مرد و زن, عمل صالحى که توام با ایمان باشد انجام دهد, پس ما او را با زندگى پاک, زنده مى کنیم و پاداش رفتار شایسته آنها را به نحو احسن خواهیم داد.))

ملاحظه مى شود که در این آیه کریمه, زندگى پاک, نتیجه در پیش گرفتن شیوه صحیح در زندگى و انجام عمل صالح معرفى شده که هم زندگى دنیا و هم زندگى آخرت را در بر مى گیرد. در این آیه گرچه بصراحت از دنیا و آخرت نامى به میان نیامده, ولى آیه بالا, از راحتى زندگى هر دو جهان یاد کرده است که در حقیقت, تفسیرى بر این آیه شریفه محسوب مى شود.

((و من اعرض عن ذکرىأ فان له معیشه ضنکا))(3)

و هر آن کس که از یاد من روبگرداند, دچار زندگى سخت و تنگ خواهد شد.))

مقصود از بیان این آیات, یادآورى این نکته است که از قرآن مجید چنین بر مىآید که تقوا و عمل صالح, در همین دنیا نیز صاحبش را به رستگارى و سعادت مى رساند و او را از تنگناها و پیچ و خمهاى زندگى مى رهاند. این حقیقت را با مطالعه در زندگى تربیت یافتگان واقعى این مکتب مى توان دریافت.

بنابراین, بزرگترین ظلم به خود آن است که بهترین اوقات و لحظه هاى عمر, یعنى جوانى را که سرشار از استعدادها و نشاط است به هوسرانیهاى زودگذر بگذرانیم و وقتى به خود آییم که دیگر فرصت و امکان کافى براى جبران نباشد. دوستان جوان باید توجه داشته باشند که ساختن بناى شخصیت را, سهل و آسان نینگارند و آن را از بناى یک ساختمان را براى ایجاد آن, سرمایه, وقت و مصالح لازم است, کمتر ندانند. کسى که سرمایه و استعدادهاى جوانى را به خیال جبران بعدى, صرف بیهودگى و عیاشى کند. مانند فردى است که در فصل تابستان, پول, امکانات و وقت خود را به هدر دهد و در فصل سرما و یخبندان بخواهد با دست خالى براى خود جان پناهى بسازد که در این صورت, جز حسرت و آه چیزى عایدش نخواهد بود یا مانند آن بازمانده از قافله اى است که در منزلى به اسودگى آرمیده و پس از چند روز بخواهد با دویدن, خود را به قافله برساند. به قول یکى از بزرگان: جوانى ات را نگهدار, پیرى, خودش را حفظ مى کند.

ادامه دارد

1 ـ یونس, آیه62ـ64.

2 ـ نحل, آیه97.

3 ـ طه, آیه124.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد