مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

واژه تنبلی

واژه تنبلی


به نظر واژه زشتی می آید! اصلا همه سعی میکنند خود را از آن بری بدانند. واقعا همین طور است؟

--تنبلی؟ من و تنبلی؟ این حرف ها کدام است؟ من مدام دارم کار میکنم!؟ من بسیار فعالم . این وصله ها به من نمیچسبد.

متاسفم , به محض این که از شیوه و روش کارتان انتقاد میشود . بلافاصله موضع میگیرید, و انتقاد را به خودتان و شخصیتتان میدانید و از آن هم بدتر انتقاد را ایراد معنی میکنید.

شما که این همه از این واژه بیزارید . چرا شرایطی به وجود نمی آورید که این کلمه تنبلی از چند کیلومتری شما هم عبور نکند . چه برسد به این که مستقیما شما را نشانه برود و بدتر اینکه به هدف هم بخورد.

تازه با اشاره به این واژه این همه بد بین نباشید . بررسی کردن این که آیا من شخصی تنبل هستم و یا اینکه آیا من در مورد فعالیت ها کاهلی می ورزم و یا حالت بهترش آیا من از تمام توان خود جهت اجرای فعالیت ها بهره می برم؟ کاره بدی نیست و امیدوارم منجر به اثبات تنبلی شما نشود . تازه اگر هم ثابت شد که شما در بعضی موارد سستی میکنید باز هم بد نیست . حداقل متوجه خواهید شد که مشکلی وجود دارد . پس از یافتن مشکل مطمئنم از آنجایی که افراد با هوشی هستید سعی در رفع آن خواهید کرد.

تحسین و تمجید همیشه باعث خوشحالی افراد میشود و متاسفانه گفتن عیب های افراد باعث ناراحتی و نفرت آنان از گوینده خواهد شد. اما بالاخره گاهی اوقات یک نفر باید این کار را به عهده بگیرد و به شما اخطار بدهد. بهتر نیست این شخص خودِ شما باشید؟

مانند فنر عمل کنی

مانند فنر عمل کنی


افزایش انرژی درونی :

خیلی از انسانها خود را ضعیف و بی انرژی می دانند و به دلیل داشتن این تفکر ، نمی توانند به اهداف عالی خود برسند . درون هر یک از ما ، چند نوع انرژی وجود دارد .

انرژی مثبت و انرژی منفی . که اگر بخواهیم می توانیم بر هر یک از این دو انرژی تسلط پیدا کنیم . ما می توانیم انرژی مثبت خود را افزایش دهیم ، حتی با کارهای ساده . مثلا : با خندیدن ، گفتن واژه های مثبت و انرژی زا مثل ( چه صبح زیبایی ، عالیم ، موفقم ، چه خوش شانسم ، چه روز دل انگیزی ، چه هوای مطبوعی ، من شادم ...) ، فراموش کردن گذشته های تلخ ، بخشیدن و ...

و اگر بخواهیم می توانیم انرژی منفی درون خود را افزایش بدهیم ، با کارها و پیش آمدهای ساده . مانند : اخم کردن ، گفتن واژه های منفی مثل ( من بدبختم ، شانس ندارم ، نمی توانم ، نمی شه ، مشکل دارم ، خر ما از کره گی دم نداشت ، ناف ما رو با بدبختی بریدن ...) ، با گذشته های تلخ زندگی کردن ، انتقام جویی ، کینه کردن ...

مشغول به هر کاری هستید از آن لذت ببرید ، مثلا چند کار ساده : ماشینت را با لذت بشور ، صبحانه ات را با عشق بخور ، با انرژی سر کارت حاضر شو .

شاید بگویید آخه مگه انجام این کارها هم لذت داره ؟
ادامه مطلب ...

دوباره باید شد

دوباره باید شد


با «نگاه حق‌شناسی» نیکی کن نه به «امید حق‌شناسی».

اگر «قدرشناس» باشیم ... قدرت‌های زیادی را در خود «شناسایی» کرده‌ایم.

اگر راه «خطا» رفتی، قبل از «اخطار» از اولین دوربرگردان، برگرد!‌

همه «دوست دارند» ... آنها را «دوست بدارند».

     حسود، مانند هیزم، «می‌سوزد» ... که دیگران را «بسوزاند»!

 

وقتی سنگ به شیشه خورد ... شیشه خرد شد!

 

همیشه ... «راه بهتری» هست.

 

همدردی غالبا «به‌درد می‌خورد»‌ و آن‌را «کاهش می‌دهد».

 

بیشتر «غصه‌های» ما، از «قصه‌های» خیالی ماست!‌

 

خود را «درغم» فرصت‌های «از دست داده» شریک می‌دانم. ادامه مطلب ...