مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

روشهای تربیت روشهای عام

سیدمهدی موسوی‏کاشمری



عبودیّت

از عنوانهای مهمی که خالق جهان برای موجودات خود قرار داده و معرفی فرموده است عنوان «عبودیّت» است، چنان که در آیه کریمه می‏فرماید: «إن کلّ من فی السّموات و الأرض الاّ آتی الرّحمن عبدا». هر یک از موجودات آسمان و زمین بنده پروردگاراند.(1)

راغب اصفهانی ریشه این عبودیت را اصل ایجاد می‏داند.(2) و چون موجودات جهان در اصل وجود و بقاء آن به مبدأ خلقت وابسته‏اند و این وابستگی و ذلت در برابر آفریدگار هستی عین موجودیت آنهاست، سراسر پدیده‏ها و مظاهر وجود، «عبد» اویند. و این تسلیم و بندگی در برابر حق را با افتخار پذیرا شدند.

قرآن کریم می‏فرماید: «فقال لها و للارض ائْتِیَا طوعا أو کرها قالتا أتَیْنا طائعین»

سپس به آسمان و زمین گفت از روی رغبت و کراهت تسلیم شوید. آنها گفتند ما با میل و رضایت سر فرود می‏آوریم.(3)

این نوع از عبودیت، همچنان که یاد شد لازمه اصل آفرینش است و همه موجودات را شامل می‏شود و انسان نیز از این جهت که مخلوق او است، محکوم آن است. ولی انسان، متناسب با شرافت وجودی خود که موجودی مختار و سرنوشت‏ساز است، امکان دستیابی به عبودیتی شریفتر دارد و آن نوعی از بندگی است که تنها با اراده و خواست خود او قابل تحصیل است و او از رهگذر پذیرش این بندگی و التزام به لوازم آن، به آن می‏رسد.

البته گاهی قرآن کریم به کافران نیز عنوان «عباد» داده است.(4) ولی روشن است که مقصود از آن معنای نخست است که منشأ آن، اصل خلقت و وجود است، ولی عبودیتی که ویژه مقام انسان و در مرحله‏ای نازلتر برای برخی موجودات دیگر نیز ثابت است، جز از راه بندگی کردن و تن به عبودیت حق دادن، قابل کسب نیست.

و لذا در بسیاری از آیات قرآن صفت «عبد» برای انبیا و صالحان ذکر گردیده و به عنوان برترین اوصاف و افتخارآمیزترین آنها، برای آنان معرفی شده است.(5) و بالاتر اینکه هر انسان مؤمنی مکلف است در مقام تشهد نماز حداقل روزانه نه بار بهترین خلق خدا را با وصف عبودیّت یادآوری کند و حتی آن را پیش از شهادت به درجه رسالت بر زبان و دل جاری کند.

عبادت

ادامه مطلب ...

روش های برخورد تربیتی بهینه با مجرم

روش های برخورد تربیتی بهینه با مجرم


علی مقدّسی پور

هنگامی که با مجرمی روبه رو می شوید، چه احساسی به شما دست می دهد؟ آیا مجرم را فردی منفی و بی ارزش می دانید؟ آیا می توانیم به خود اجازه دهیم که در برخورد با یک رفتار منفی سرزده از یک مجرم، با همه رفتارها، ویژگی ها، و به طور کلی، با کل شخصیت او منفی و پیش داورانه برخورد کنیم؟ به بیان دیگر، آیا می توان کسی را که مرتکب جرمی شده و یا اشتباه و خطایی از او سر زده است، جرم و خطای او را معرّف تمام شخصیت او انگاشت؟ آیا آدم ها با خطا و اشتباه، از مسیر انسانیّت خارج می شوند و ما اجازه بی حرمتی و برچسب زدن به آنان را داریم؟

روشن است که نمی توان به چنین پرسش هایی شتاب زده پاسخ داد; زیرا در دین اسلام، همه افراد دارای حرمت و ارزش انسانی می باشند و نمی توان آنان را بی دلیل مورد اهانت قرار داد. با افراد مجرم و زندانی نیز در ورای مجازات اسلامی، باید به گونه ای برخورد نمود که آنان به شخصیت واقعی خویش پی ببرند و دگر بار اعمال و رفتار ناپسند و ناشایست را انجام ندهند.

علاوه بر این، جرم و بزه مشکل دیرپای جوامع بشری است; زمانی بر بشر نیامده که در محیط پاک و پیراسته از انحراف و جنایت تنفّس کند و مسیر سعادت و کمال را در آرامشی عمیق سپری نماید. با تأسف فراوان، باید گفت: هر قدر بر دوران زندگی بشر گذشته است، نه تنها از دامنه جرم و جنایات او کاسته نشده، بلکه آمارها نشان دهنده روند رو به افزایش بزه کاری هستند.

اندیشمندان و مصلحان جامعه هماره در پی بررسی عوامل جرمزا و راه کارهای جلوگیری و مبارزه با آن بوده اند و در این زمینه، هر گروهی از زاویه دید و مسئولیت خود، مسئله را پی گیری نموده است. در این میان، رسالت و مسئولیت مبلّغان دین و مربیان تعلیم و تربیت از همه بیشتر و سنگین تر بوده است; چرا که بزرگ ترین مسئولیت آنان هدایت و تربیت انسان هاست; این رسالت پیامبران بزرگ الهی است که آنان بر دوش می کشند.

بخش دیگر مربوط به آسیب شناسی تربیت است; با انسان هایی که به هر دلیل مرتکب جرم و خطایی شده اند ـ که با تأسف فراوان تعداد آنان در جامعه اسلامی کم نمی باشد ـ چگونه و با استفاده از کدام روش های تربیتی برخورد نماییم که موجب اصلاح و نوسازی شخصیت آنان شود، به گونه ای که مجدّداً اعمال و رفتارهای ناپسند و ناشایست را انجام ندهند؟

ادامه مطلب ...

روش الگویى در تربیت اسلامى

روش الگویى در تربیت اسلامى

محمدرضا قائمى‏مقدم

چکیده

مهم‏ترین نوع یادگیرى انسان، یادگیرى مشاهده‏اى است. بر همین اساس، یکى از روش‏هاى تربیت، تربیت به وسیله الگو است، که مى‏توان آن را «روش الگویى» نامید. این روش در سرتاسر زندگى و ابعاد مختلف آن کاربرد دارد و از آن‏جا که محتواى تربیت را به صورت عینى و عملى ارائه مى‏دهد، در انتقال مفاهیم و آموزش برنامه‏هاى تربیتى، بسیار مؤثر است. شاید به همین دلیل است که در منابع اسلامى، بر بهره‏گیرى از الگو و پى‏روى از اسوه‏هاى حسنه تأکید شده است. تأثیرپذیرى انسان از محیط و گرایش او به تقلید را مى‏توان از مبانى اثرگذارى این روش نام برد.

از شیوه‏هاى اجرایى این روش، مى‏توان به الگودهى، الگوپردازى و الگوزدایى اشاره کرد که هر کدام شیوه‏هاى جزئى‏ترى را شامل مى‏شود. قلمرو کاربرد این روش بسیار گسترده است و حُسن اجراى آن در گرو رعایت اصول و قواعد خاصى است که در متن مقاله بیان شده است. علاوه بر آن، آسیب‏هایى بر سر راه این روش وجود دارد که مربّى نباید از بروز آن‏ها غافل باشد.

مقدمه

به نظر واضعان نظریه یادگیرى اجتماعى،(1) مهم‏ترین نوع یادگیرى انسان، یادگیرى مشاهده‏اى(2) است. به اعتقاد این روان‏شناسان اگر ما قادر نبودیم که در محیط اجتماعى از طریق مشاهده رفتار و اعمال دیگران به یادگیرى بپردازیم، زندگى ما مختل مى‏شد. در چنین حالتى، باید وقت و نیروى زیادى را صرف کسب دانش، مهارت‏ها، و نگرش‏هاى مختلف مى‏کردیم، و چه بسا در این کار با اشتباهات بسیارى رو به رو مى‏شدیم. اما خوشبختانه ما مقدار زیادى از دانش‏ها، مهارت‏ها و سایر یادگیرى‏هایمان را از راه مشاهده رفتار والدین، دوستان، معلمان، و نیز از طریق مشاهده پیامدهاى رفتار آنان کسب مى‏کنیم. یادگیرى مشاهده‏اى، در واقع همان سرمشق‏گیرى(3) است که در آن فرد با انتخاب یک الگو یا سرمشق به تقلید از

رفتار آن مى‏پردازد. بر همین اساس، یکى از روش‏هاى تربیت، تربیت به وسیله الگو است، که مى‏توان آن را روش الگویى(4) نامید.

ادامه مطلب ...

روان‏شناسى و ارتباط ریشه‏اى با فلسفه

روان‏شناسى و ارتباط ریشه‏اى با فلسفه



محمدرضا حاتمى

مقدّمه

در روزگارى نه چندان دور، که مطالعه سرشت انسان تنها در قلمرو فلسفه ممکن بود، روان‏شناسى نیز مانند بسیارى از رشته‏هاى علمى دیگر، از اعضاى خانواده فلسفه به حساب مى‏آمد، اما از قرن 17 و پس از آن‏که زمینه براى رشد دانش تجربى گسترده‏شدوتخصص‏هاپدیدآمدند،رشته‏هاى گوناگون علمى یکى پس از دیگرى مشغول نزاع با فلسفه و تلاش براى جدایى از آن گشتند و آخرین مبحثى که از فلسفه جدا شد، روان‏شناسى در نیمه قرن نوزدهم بود. در نگاه اولیه، روان‏شناسى علمى کاملاً تجربى مى‏نماید که از فلسفه، که دانش عقلى و برهانى است، جدا مى‏باشد. اما یک تحلیل روش‏شناختى حکایت از این دارد که روان‏شناسى آن‏چنان به فلسفه نزدیک است که نمى‏توان روان‏شناس صاحب نامى را عنوان کرد که، صرف‏نظر از نگرش مثبت و یا منفى او به فلسفه، معتقد به نوعى فلسفه و نظریه فلسفى نباشد، و همچنین مکتبى روان‏شناختى پیدا نمى‏شود که چند اصل از اصول فلسفى را پیش‏فرض خود قرار نداده باشد. از این‏رو، آیا روان‏شناسان بکلى از فلسفه بى‏نیازند یا این‏که با وجود جدا شدن این دو از یکدیگر، پیوند میان آن دو هنوز برقرار است؟ آنچه در این نوشتار مدّ نظر است، گذر اجمالى به عوامل مؤثر بر تشکیل روان‏شناسى علمى و رابطه آن با فلسفه مى‏باشد.

تاریخ روان‏شناسى

تاریخ روان‏شناسى را مى‏توان به دو دوره اصلى تقسیم کرد: دوره اول از زمان فلسفه یونان باستان تا پایان قرون وسطى یعنى در یک فاصله زمانى بیش از دو هزار سال که طى آن موضوع اصلى روان‏شناسى را روح و ماهیت روح و تلاش براى شناسایى آن با روش‏هاى فلسفى تشکیل مى‏داد، امتداد داشت. این دوره به «عصر روان‏شناسى ما بعد طبیعى (1) / ما قبل علمى (2) » موسوم است و مکاتب سنّتى و عمدتا فلسفى ـ روان‏شناختى به جدایى مطلق «نفس» و «بدن» باور داشتند. روان‏شناسى ما قبل علمى بیش از حد فلسفى بود و مسأله مورد علاقه‏اش شناسایى حیات ذهنى بشر با روش‏هاى فلسفى بود.

ادامه مطلب ...

روان‏شناسى دین و نقش دین در سلامت جسم و روان(1)

روان‏شناسى دین و نقش دین در سلامت جسم و روان(1)

جى. آر. کولینز

تى. اى. وودز

مترجم: مجتبى حیدرى

اشاره

آنچه در پى مى‏آید ترجمه دو مقاله از کتاب دائرة‏المعارف روان‏شناسى و علم رفتار کورسینى مى‏باشد. در مقاله اول به روان‏شناسى دین و در مقاله دوم به نقش دین در سلامت جسم و روان پرداخته شده است. نویسنده مقاله اول G.R. Collins و نویسنده مقاله دوم T. E. Woodsمى‏باشد. به دلیل ارتباط تنگاتنگ این دو موضوع، هر دو در یک مقاله درج شده‏اند.

الف.مذهب‏وروان‏شناسى(2)

چرا برخى از مردم داراى اعتقادات عمیقا مذهبى هستند، در حالى که عده‏اى دیگر هیچ اعتقادى به خدا ندارند و هیچ‏گاه در مراسم مذهبى شرکت نمى‏کنند؟ چرا برخى از مردم پیرو کلیساى پرسبیترى (Presbyterian) هستند، در حالى که برخى دیگر، پیرو کلیساى اسقفى(3)، پنتکاستل Pentecostal))، کاتولیک، یا بودایى مى‏باشند؟ به چه دلیل، بعضى از معتقدان داراى تجارب هیجانى مذهبى سطح بالایى‏اند، در حالى که برخى دیگر مذهب را به عنوان یک «عادت ملال‏آور» تلقّى مى‏کنند؟ چرا عده‏اى از مردم با کمک گرفتن از عقاید مذهبى‏شان تسلّى مى‏یابند و مورد حمایت قرار مى‏گیرند، در حالى که عده‏اى دیگر در احساس گناه و خود سرزنشگرى(4) شدید فرو رفته‏اند؟ مذهب چه نقشى در سلامت روان، روان درمانگرى، پالایش ارزش‏ها(5) و رفتار افراد ایفا مى‏کند؟

این‏ها برخى از موضوعات جالب براى روان‏شناسانى هستند که درباره مذهب مطالعه مى‏کنند. با آن‏که بسیارى تلاش کرده‏اند «روان‏شناسى دین»(6) را تعریف کنند، اما شاید تعریف روبرت اچ. تاولس (Robert H. Thouless)، استاد دانشگاه کمبریج، بهتر از بقیه تعاریف ارائه شده باشد. او در کتاب مقدّمه‏اى بر روان‏شناسى دین(7) مى‏نویسد: «مطالعه روان‏شناختى مذهب در جست‏وجوى آن است که با به کار بردن اصول روان‏شناختى به دست آمده از مطالعه رفتار غیرمرتبط با مذهب، رفتار مذهبى را بشناسد.» در این رشته، روش‏هاى روان‏شناختى نه تنها به منظور مطالعه رفتار مذهبى، بلکه همچنین براى مطالعه نگرش‏ها، ارزش‏ها و تجارب افرادى که به وجود و تأثیر خدا یا دیگر نیروهاى معنوى معتقدند، مورد استفاده قرار مى‏گیرد. هرچند روان‏شناسى دین در بعضى مواقع، پدیده‏هاى فراروان‏شناختى(8) را مورد بررسى قرار مى‏دهد، با این حال، روان‏شناسى دین بیشتر بر اَشکال سنّتى‏تر تجربه دینى، مانند دعا، روى آوردن به دین، تجارب عرفانى، عبادت و شرکت در انجمن‏ها و مراسم مذهبى، تأکید مى‏کند. روان‏شناسى دین، همچنین موضوعات مشاوره‏اى را مورد بررسى قرار مى‏دهد، اما بیشتر با درک و فهم رفتار یا تجربه مذهبى سر و کار دارد و به ندرت به مشاوره مذهبى و دیگر رویاوردهاى مذهبى به درمانگرى مى‏پردازد.

ادامه مطلب ...

روان‏شناسى خواب و رؤیا

روان‏شناسى خواب و رؤیا



حسن فراهانى

مقدمه

خوابیدن همچون غذا خوردن و آشامیدن یکى از مهم‏ترین اعمال حیاتى به شما مى‏رود. هر جاندارى از جمله موش، فیل و حتى سوسک‏ها نیز مى‏خوابند. تمام جانداران مهره‏دار، حتى ساده‏ترین انواع جانداران بدون خواب قادر به ادامه حیات خود نیستند. انسان‏ها در شب به خواب مى‏روند، اما برخى از جانوران شب شروع به فعالیت مى‏کنند.

شواهد نشان مى‏دهد که عامل اصلى تعیین طول مدت خواب جانداران، بیش از هر چیز، به جثه و شدت سوخت و ساز بدن جاندار بستگى دارد. بر همین اساس، خفاش‏ها در طول شبانه‏روز، دست کم بیست ساعت در خواب به سر مى‏برند. در حالى که، اسب‏ها تنها دو ساعت نیاز به استراحت و خواب دارند. على‏رغم این تفاوت‏ها در میان جانداران، عمل خوابیدن، دست‏کم در میان پستان‏داران، مشخصه‏هاى بیولوژیکى بسیار مشابه و تقریبا یکسانى دارد. هنگام خواب، بدن این جانداران سست شده، دماى بدن و عمل غیرارادى سوخت و سوز به میزان زیادى کاهش مى‏یابد.

این نوشتار نیم نگاهى به خواب و فرایند آن از منظر روان‏شناسى دارد.

خواب در قرآن و سنّت

از نشانه‏هاى قدرت خداوند و اسرار خلقت حکیمانه او خواب است. قرآن کریم مى‏فرماید: «از نشانه‏هاى قدرت اوست خوابیدن شما در شب و روز، تا این‏که از فضل پروردگار به طلب روزى برخیزید، در این (حالت) براى قومى که سخن حق را بشنوند، عبرت‏هایى است.» (روم: 23)

البته، برخى از مفسّران عقیده دارند «نوم» بخشى از خواب است که در آن «رؤیا» تحقق مى‏یابد. در سوره صافات، از زبان حضرت ابراهیم علیه‏السلام مى‏فرماید: «انّى ارى فى المنام»؛ «در خواب دیده‏ام...» خواب براساس نظر قرآن، آرامش انسان را تضمین مى‏کند، چنان‏که مى‏فرماید: «والنّومَ سباتا...» (فرقان: 47)

همچنین مى‏فرماید:«وجعلنا نومکم سباتا» (نبأ: 9) سبات از ماده سبت بر وزن وقت به معنى قطع شدن و تعطیل گردیدن و استراحت است. (1) از آن‏جا که خواب موجب سستى انسان مى‏شود، خداوند از هرگونه خوابى، اعم از سبک و سنگین، منزه است: «الله خدایى است که هیچ خدایى جز او نیست، زنده و پاینده است، نه خواب سبک او را مى‏گیرد و نه خواب سنگین» (بقره: 255)

ادامه مطلب ...

روان‏شناسى تربیتى

روان‏شناسى تربیتى


دکتر سید على‏اکبر حسینى

الف. تعریف

تعریف «روان‏شناسى تربیتى» به «آنچه روان‏شناسان درباره تعلیم و تربیت گفته‏اند»، تعریف رایجى نیست و کسى به چنین تعریفى از روان‏شناسى تربیتى نرسیده است. با این حال، این یکى از چند تعریف محتمل است. ارزش چنین تعریفى در آگاهى یافتن بر نظراتى است که در طول تاریخ، از زمان فیلسوفان یونان تا زمان حاضر، درباره این مسأله بیان شده و داراى اثرات عملى است که بر روى کار معلمان و متخصصان تربیتى گذاشته است. براى مثال، مى‏توان از نظریه «روان‏شناسى فاکولته» (1) که طبق آن، ذهن انسان از استعدادهایى مجزا و مستقل از یکدیگر همچون حافظه، استدلال، اراده و قضاوت تشکیل یافته است، نام برد و این‏که دروسى همچون ریاضى، هندسه، منطق و مواد درسى دیگرى از این قبیل مى‏توانند این قواى ذهنى را تقویت کنند. (انتظام ذهنى) (2)

«به کار بستن و یا اعمال اصول، نظریه‏ها و یافته‏هاى تحقیقى دانش روان‏شناسى در موقعیت‏هاى تربیتى» دومین تعریف از «روان‏شناسى تربیتى» است. کسانى که این تعریف را پذیرفته‏اند، روان‏شناسى تربیتى را شاخه‏اى از «علم» روان‏شناسى مى‏دانند و «روان‏شناسى تربیتى بخشى از مجموعه بزرگ‏ترى است که به طور کلى، محتواى روان‏شناسى را در رابطه با «مطالعه علمى رفتار»(3) تشکیل مى‏دهد. با آن‏که در این تعریف عمل و کاربرد بیش‏ترین نقش را ایفا مى‏کند، اما طرفداران این نظر نقش تحقیقى روان‏شناس تربیتى را نیز نفى نمى‏کنند و ضمن آن‏که تحقیقات او را در حوزه روان‏شناسى مى‏دانند، بدو توصیه مى‏کنند از راهى برود که روان‏شناس مى‏رود؛ بدین معنا که پیش از انجام هرگونه پژوهش، به برخى از معیارهاى ذیل که در مطالعه علمى اهمیت دارند، توجه نماید:

ادامه مطلب ...