سید مهدی موسوی کاشمری در نوشتار پیش به مواردی از قلمرو اعتدال در فرهنگ تربیتی اسلام پرداختیم. و اینک ادامه آن.
توجه به اعتدال و مبنا قرار دادن آن در برخوردها و مناسبات اجتماعی از مهمترین عوامل موفقیت در جامعه است و فراموش کردن آن ریشه بسیاری از شکستها و زیانها به حساب میآید. در اینجا به طور اختصار به برخی از موارد آن اشاره میکنیم.
در یکی از مقالات پیشین اهمیت و جایگاه رفیع دوستیابی در صحنه حیات بشر به قدر کافی مورد بحث و گفتگو قرار گرفت که خوانندگان عزیز در صورت لزوم به آن مباحث رجوع خواهند کرد. لیکن به طور اجمال باید دانست که انسان فقط از طریق روابط سازنده و محبتآمیز با همنوعان خود میتواند مزّه شیرین زندگی را احساس کند و به حیات خود معنا دهد. امیرالمؤمنین(ع) عدم موفقیت شخص را در این خصوص از ناتوانی و عجز او دانسته، میفرماید:
ادامه مطلب ...سید مهدی موسوی کاشمری
از مسائل بسیار مهم در زمینه مباحث اخلاقی، توجه به اعتدال و رعایت آن در شؤون مختلف زندگی فردی و اجتماعی است که با توجه به محدودیت مقاله، به طور گذرا و مختصر مورد بررسی قرار میدهیم.
واژه «اعتدال» از ماده «عدل» مشتق شده است؛ از کتابهای لغت چنین برداشت میشود که در این واژه معنای مساوات و موازنه بین اشیاء و امور مرتبط، بیشتر مورد نظر است. راغب اصفهانی در این باره مینویسد: روایت شده است که «آسمان و زمین بر اساس عدل بر پا شده است» و این به خاطر توجه دادن به این نکته است که چنانچه هر یک از ارکان نظام هستی که بر اساس حکمت تنظیم شده، نسبت به ارکان دیگر، کمتر و یا بیشتر بود، اساس جهان دگرگون شده و در هم فرو میریخت.(1)
بنابراین، اعتدال در زمینه اخلاق، یعنی مبنای زندگی را بر قانون و برنامهای صحیح منطبق کردن، بذل توجه کافی به نیازها و امور مربوط به زندگی فردی و اجتماعی، مهمل نگذاشتن هیچ یک از ابعاد حیات انسانی و فدا نکردن هیچ کدام از آنها و در یک کلام، در هر امری بین افراط و تفریط، حدّ میانه را برگزیدن.
عدل و اعتدال از اموری است که فطرت آدمی بدان مایل است و تحسین عقل را برمیانگیزد.
«عثمانبن مظعون» میگوید: من در ابتدای مسلمانی، در حال شکّ به سر میبردم، ولی پس از نزول آیه شریفه «انّ اللّه یامر بالعدل و الاحسان»(2) که در آن دستور به عدل داده شده است به حقانیّت دین اسلام واقف شدم و جان و دل بدان سپردم.(3)
همچنین نزول این آیه کریمه و رهنمود مترقی، حتی برخی از مشرکان را تحت تأثیر قرار داد.(4)
اکنون که معنای اعتدال روشن شد، به مواردی از قلمرو آن در فرهنگ تربیتی اسلام اشاره میکنیم.
ادامه مطلب ...سیدمهدی موسویکاشمری موضوع اعتدال، در عرصه مسائل اخلاقی از مباحث مهم و کلیدی محسوب میشود و دامنه آن بسیار وسیعتر از آن است که بتوان در چند مقاله کوتاه به همه ابعاد آن رسیدگی نمود و از آنجا که بنای این نوشته «اخلاق و زندگی»، بررسی تفصیلی موضوعات مطرح شده نیست، سخن در این موضوع را با همین مقاله پایان داده و در شمارههای بعد به مسائلی دیگر خواهیم پرداخت. ان شاءاللّه.
در قسمتهای پیش به دو عرصه از میدانهای مختلف جریان اعتدال پرداختیم و اینک بخش مهم دیگری از آن را به بحث میگذاریم و یادآور میشویم که موضوعات بخشهای پیشین در واقع به نوعی از فروعات و شاخههای این مبحث به شمار میروند.
ادامه مطلب ...دکتر لطفعلی عابدی عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین(ع)
فعالیتهای تربیتی از جمله فعالیتهای اساسی است که در حیات فردی و جمعی انسان، تاثیری انکارناپذیر دارد. این فعالیتها برای تحقق اهداف مورد نظر، تابع اصل یا اصولی است. مشخصکردن اصول تربیت از جمله اقدامات اساسی است که باید قبل از هر کاری انجام پذیرد.
در این نوشته پس از بررسی بخشی از تعاریف و بحثهای ارائه شده توسط صاحبنظران تربیت و کتابهای موجود درباره تربیت اسلامی، اصول تربیتی به عنوان «ریشه و بنیانهایی تعریف شده که در جریان تربیت لازمالاتباع بوده است و بسان دستورالعملی کلی، تمامی جریان تربیت را تحت سیطره و نفوذ خویش دارد» بهگونهای که در صورت تخطی از آنها، رسیدن جریان تربیت به هدف نهایی خودش دستخوش مخاطره میشود.
پس از ارائه تعریف اصل تربیتی به بررسی منابع اصل تربیتی پرداخته، و ضمن بررسی دیدگاههای گوناگون درباره وضعی یا کشفی بودن اصول تربیت، این نتیجه حاصل شده است که اصول تربیت اسلامی از جهتی حالت وضعی و از جهتی دیگر حالت کشفی دارد؛ به عبارت دیگر اصول تربیت به لحاظ اینکه در قرآن، متون مذهبی و سایر منابع وجود دارد، موضوعه و به لحاظ اینکه در متون مذهبی باید به اکتشاف و استخراج آنها پرداخت، مکشوفه است. در بخش بعدی نوشته، پس از طبقه بندی اصول تربیت به دو دسته عام و کاربردی، در نهایت چند اصل عام تربیتی معرفی شده و به اختصار مورد بحث قرار گرفته که عبارت است از: اصل کرامت، اصل مسئولیت، اصل عقل، اصل عدل ،اصل کمالجویی و اصل وسع.
ادامه مطلب ...اصول و مبانى راهنمایى و مشاوره از دیدگاه اسلام
محمدرضا مطهرى
مقدمه
«اصل» به معناى بن، ریشه، اساس، زیربنا، قاعده و یا قانون است. اصول راهنمایى ماهیت عمل راهنمایى را روشن مىسازد و به فعالیت راهنما جهت مىبخشد.
در این مقاله، تلاش شده است که اصول راهنمایى و مشاوره از دیدگاه اسلام (برگرفته از آیات قرآن، روایات و سیره معصومان علیهمالسلام و نظریات دانشمندان اسلامى)، تبیین و تشریح گردد.
اصول و مبانى در هر علم از اهمیت بسزایى برخوردار بوده و به منزله زیرساخت آن علم است.
فعالیتها و روشهاى راهنمایى و مشاوره بر اصول آن علم استوار است و در واقع، اصول و مبانى این علم به فعالیتها، روشها و فنون مشاوره جهت مىدهند و نقش بنیادى و اساسى در فعالیتهاى راهنمایى و مشاوره دارند.
راهنمایى در اسلام مبتنى بر اصولى است که به ذکر مهمترین آنها در این نوشتار پرداخته شده:
1. اصل کرامت
احترام به شخصیت آدمى از اصولى است که در راهنمایى باید رعایت شود. خداوند تبارک و تعالى نیز بنىآدم را تکریم کرده است. خداوند هیچ موجودى را برتر از انسان نیافریده است. قرآن کریم در این باره مىفرماید: «ما فرزندان آدمى را گرامى داشتیم و آنان را بر مرکبهاى برّى و بحرى سوار کردیم و از غذاهاى پاکیزه روزیشان دادیم و آنان را بر بسیارى از مخلوقات، برترى [خاصّى[ بخشیدیم.» (اسراء: 70)
از آیه مزبور درمىیابیم که خداوند بر نوع بشر منّت نهاده و به او دو چیز عطا کرده است: یکى کرامت و دیگرى برترى بر سایر مخلوقات. منظور از «تکریم» انسان اعطاى خصوصیاتى به اوست که در دیگران نیست.(1) «تکریم» معنایى است نفسى و ارتباط با دیگران ندارد، تنها شخص کریم مورد نظر است که داراى شرافتى گردد. مراد از «تفضیل» و برترى نیز اعطاى خصوصیاتى به انسان است که با آن در دیگران شریک است، ولى انسان به نحو اکمل برخوردار است؛ یعنى هر کمالى که در سایر موجودات هست، حدّ اعلاى آن در انسان مىباشد.(2) انسان داراى دو نوع کرامت است: کرامت ذاتى، کرامت اکتسابى.
ادامه مطلب ...على مقدّسىپور
در رابطه با چگونگى آموزش مفاهیم دینى به کودکان اختلافنظرهایى وجود دارد. گروهى معتقدند پیش از بلوغ نباید به کودک آموزش دینى داد و گروهى عکس این نظر را معتقدند. از نظر اسلام، به ویژه براساس سیره و رهنمودهاى معصومان علیهمالسلام ، آموزش مفاهیم دینى از هنگام تولد شروع مىشود و آموزش در دوره کودکى پایه و اساس در دورههاى دیگر است. (2) از طرفى، آموزش صحیح و مؤثر بدون در نظر گرفتن توانایى ذهنى کودک مطلوب نیست و ممکن است کودک را نسبت به یادگیرى دلسرد و یا در یادگیرى او اختلال ایجاد نماید. از اینرو، آموزش مفاهیم دینى به کودکان گرچه امرى بسیار مقدس و والا است، اما موفقیت درآن، در گرو آگاهى و شناخت اصول و روشهاى آموزشى متناسب با آن است. به فرموده امام امیرالمؤمنین علیهالسلام هیچ حرکتى نیست مگر اینکه انسان در به انجام رساندن آن نیاز به شناخت و آگاهى دارد: «ما مِن حَرَکة اِلاَّ وَ اَنتَ مُحتاجٌ فیها الى مَعرِفَه.» (3)
آموزش مفاهیم دینى نیز مانند هر علم دیگرى نیاز به شناسایى و به کارگیرى اصول و روشهاى صحیح، کارآمد و مؤثر دارد. بنابراین، همانگونه که شناخت خصوصیات و توانایىهاى کودکان در بهینهسازى آموزش مفاهیم دینى امرى مسلم است، شناخت اصول و روشهاى مربوط به آموزش مفاهیم دینى کودکان دبستانى نیز ضرورت دارد. بدین ترتیب، اگر آموزش مفاهیم دینى کودکان بدون توجه به اصول و روشهاى صحیح آموزشى انجام پذیرد، مصداق این سخن امام صادق علیهالسلام خواهد بودکه: «اَلعامِلُ عَلى غَیرِ بَصیَرة کَالسَّائِرِ عَلَى غَیرِ الطَّریقِ لایَزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ الاَّ بُعدا»؛ (4) کسى که بدون بصیرت دست به انجام کارى مىزند، مانند رونده در بیراههاى است که هرچه سرعتش بیشتر باشد، از مقصد دورتر خواهد شد.
بنابراین، آنچه باید بدان توجه داشت و این نوشته نیز درپى آن مىباشد، این است که درک و برداشت کودک از مفاهیم دینى با بزرگسالان یکسان نیست؛ آنان در حد ظرفیت ذهنى خود مطالب دینى را مىفهمند و برآن اساس، جهانبینى خود را مىسازند. با توجه به سخن رسول گرامى اسلام صلىاللهعلیهوآله که فرمود: «ما پیامبران موظفیم با هرکس مطابق درک و فهم او صحبت کنیم»، (5) اگر آموزش مفاهیم دینى براى دانشآموزان دوره ابتدایى به گونهاى حساب شده صورت نگیرد، نه تنها از تأثیرات سازندهاى برخوردار نمىگردد، بلکه مىتواند پیامدهاى زیانبارى به دنبال داشته باشد. از اینرو، هدف اصلى این مقاله دستیابى به اصول وروشهاى آموزش مفاهیم دینى به کودکان با مرورى بر آیات و روایات اسلامى، نظرات دانشمندان تعلیم و تربیت و نیز اندیشمندان اسلامى است.
ادامه مطلب ...از سرمایه هاى ارزشمند دینى و پایه هاى بناى رفیع فرهنگ اسلامى آثار گرانبهاى اخلاقى است که زائیده و تجلى فکر روشن و نبوغ درخشان نیاکان و گذشتگان ماست . دانایان با فضیلتى که آثار مهمى از خود به یادگار گذاردند. و در معارف و تعالیم دینى با گستردگى و عمق به بررسى و تحقیق پیرامون اخلاق اسلامى پرداختند.
آثار گرانبارایشان همواره چونان ستارگان فروزان در آسمان معارف اسلامى درخشیدند. و نسلهاى مشتاق را در عصرهاى گوناگون به مقصود و مطلوب رهنمون گشتند.این گنجینه هاى انسانى فرایند همت دانشورانى است که بخاطراهمیت دادن به ارزشهاى اخلاقى و باور به نقش شگفت انگیز آن در ساختن آدمى بخش عمده اى از آثاراسلامى را بدین جهت اختصاص داده و کتابهاى فراوان یا فصلهایى در ضمن کتابهاى دیگر به رشته تحریر در آوردند.
ازاین روى بر هر محقق پاک اندیش و روشن دل واجب است که براى آشنایى با تاریخ تربیت وانسان سازاسلام دراین آثار گرانبها و ذخائر گرانسنگ غور و بررسى کند تا بدین و سیله پیوندى ناگستنى بین خود واین معارف در فکر و ضمیر خویش پدید آورد و به درجه عظمت مقام و نقش این آثار و صاحبانشان پى برده تا خود را نیز در پرتو هدایت آنها قرار دهد.
بایداقرار کرد که که اگر چه کوششهاى ثمربخش و کتابهاى ارجمندى در این زمینه نگارش یافته است .اما کارهاى ناکرده و راههاى طى نشده بسیاراست که باید کارهاى انجام نشده به مدد حوزه هاى علمى و نیروهاى روشن متعهدانجام گیرد و راههاى ناسپرده پیموده شود.
ادامه مطلب ...