مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

مزرعه چاپارل

همه چیز و هیچ چیز

تربیت جوان از دیدگاه معصومان علیهم‏السلام

تربیت جوان از دیدگاه معصومان علیهم‏السلام

نویسنده: على همت بنارى

ابزارهاى مهم تربیت دینى و معنوى

الف: زمینه درونى جوانان.

جوانان سرزمینهاى آماده و حاصلخیز براى افشاندن بذر ایمان و معنویت شمرده مى‏شوند و بیش از دیگران زمینه پذیرش ایمان و معنویت دارند. رسول خدا(ص) فرموده است: «شما را به نیکى درباره جوانان سفارش مى‏کنم. به درستى که قلوب آنان نرمتر و مهربانتر است. (براى پذیرش فضیلتها آماده‏تر است) (وقتى) خداوند مرا، بشارت دهنده و انذارکننده؛ بر انگیخت، جوانان بامن پیمان بستند و پیران به مخالفت برخاستند...». [1]

اسماعیل‏بن فضل هاشمى مى‏گوید: به امام باقر(ع) گفتم: مرا از سبب تفاوت یعقوب و یوسف آگاه ساز. هنگامى که فرزندان یعقوب(ع) به او گفتند: اى پدر! بر تقصیراتمان آمرزش طلب که ما درباره یوسف گناه کردیم. یعقوب(ع) فرمود: بزودى از درگاه خدا براى شما آمرزش مى طلبم؛ [2] ولى هنگامى که به یوسف(ع) گفتند: خداوند شما را بر ما مقدم داشت و ما خطا کردیم؛ یوسف(ع) فرمود: امروز شرمنده نباشید، من عفو کردم، خداوند گناه شما را ببخشد که او مهربانترین مهربانان است.[3]

امام(ع) فرمود: (علت اینکه یوسف بى‏درنگ بخشید، آن است که) قلب جوان نرمتر و مهربانتر از کهنسال است. درطول تاریخ اسلام بسیارى از جوانان به مقامات بالاى معنویت دست یافتند. [4]

ب: قرآن.

قرآن کتاب هدایت است و هر انسان باسوادى، به فراخور ظرفیت خود، از آن بهره مى‏گیرد. جوان، به خاطر ویژگیهاى خاص خود، بیشتر به انس با قرآن نیاز دارد تا در پرتو آن براى طى مسیر پرپیچ و خم زندگى ره توشه‏اى مطمئن فراهم آورد. امام صادق(ع) فرمود: کسى که قرآن تلاوت مى‏کند، اگر جوان مومن باشد، قرآن باگوشت و خونش آمیخته مى‏شود. [5]

ج: عبادت.

عبادت و پرستش لازمه بندگى است. عبادت اوج ارتباط بنده و معبوداست. عبادت منبعى مطمئن براى آرامش است. جوانى دوره حساس وپرمخاطره زندگى است. اضطرابها، نگرانیها، ناکامیها و... همه در پرتو عبادت و بندگى از زندگى پرتلاطم جوان رخت بر مى‏بندد و زندگى‏اش از اطمینان و امید سرشار مى‏شود. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خداوند به سبب جوان عبادت کننده بر فرشتگان مباهات مى‏کند و مى‏فرماید: بنده‏ام را بنگرید که چگونه به خاطر من ازخواهش نفسانى‏اش گذشت». [6]

آن حضرت همچنین فرمود: «در روزى که سایه‏اى جز سایه الهى نیست، هفت دسته در سایه عرش الهى قرار دارند: امام عادل، جوانى که در عبادت خداوند رشد کرده باشد و...». [7]

د: شناخت دین.

آگاهى جوان از دین در تربیت او نقشى مهم دارد. بر جوان مسلمان ضرورى است که با علوم دینى و مسایل آن آشنا باشد و احکام الهى‏را بداند. امام باقر(ع) فرموده است: «اگر جوان شیعه‏اى را نزد من آورند که تفقه در دین نمى‏کند، او را با مجازاتى دردناک کیفر خواهم داد». [8]

شناخت دین و احکام آن تا آنجا اهمیت دارد که در روایات مرحله‏اى از مراحل تربیت شمرده شده است. امام صادق(ع) فرمود: «فرزند آدم هفت سال اول بارى مى‏کند، هفت سال دوم نوشتن فرا مى‏گیرد و هفت سال سوم مسایل حلال و حرام مى‏آموزد». [9]

ه: توبه

جوان در معرض لغزشها و خطاهاست و دامهاى شیطان براى فریب اومهیاتر است. بدین سبب به ارتباط با خداوند و حضور در مجالس دعا، انابه و استغفار بیشتر نیاز دارد. جوان با آب زلال توبه روح و جان غبار گرفته‏اش را شتسشو مى‏دهد و خود را براى پیمودن‏سریعتر مسیر تکامل آماده مى‏سازد. فراهم کردن زمینه توبه وتوجه دادن جوان به این عنصر سازنده بخشى از تربیت دینى ومعنوى اوست. رسول اکرم(ص) مى‏فرماید: «خداوند (ص) و آن توبه کننده را دوست دارد». [10]

آن حضرت همچنین فرمود: «هیچ کس نزد خداوند از جوان توبه کننده محبوبتر نیست؛ و هیچ کس نزد خداوند از کهنسالى که بر گناهانش باقى است، مبغوض‏تر نیست». [11]

شیوه‏هاى تربیت جوان.

1- روش درک واقعیات جوانى.

بى‏تردید جوانى از حساسترین و پرمخاطره‏ترین دوران زندگى است. جوان با همه تواناییها، به خاطر حساسیت مقطع سنى، مشکلات،کمبودها و واقعیات انکار ناپذیر دارد. عدم درک جوان و بى‏توجهى به واقعیات طبیعى‏اش چه بسا، به جاى تربیت، سبب گمراهى‏جوان مى‏شود. بدین جهت، باید متولیان امر تربیت جوان راموردتوجه قرار دهند؛ واقعیاتى که اشاره به برخى از آنها سودمندمى‏نماید:

الف: شدید بودن غریزه جنسى.

شدید بودن غریزه جنسى از واقعیات انکار ناپذیر دوره جوانى است. این غریزه در جوان طوفانى است. بویژه امروزه که جوانان اولین هدف تهاجم فرهنگى‏اند و زمینه‏هاى تحریک غریزه جنسى در آنان بیشتر مهیا است.

ب: محدودیت آگاهى و تجارب.

جوان به تدریج‏به اطلاعات و آگاهیهادست مى‏یابد و اندوخته‏هاى ناقص خود را تکمیل مى‏کند. توجه والدین و مربیان به محدودیت معلومات مفید و تجارب عملى جوان‏سطح توقعات آنان را کاهش مى‏دهد و معتدل مى‏سازد. على(ع) مى‏فرماید: «نادانى جوان معذور و علم و آگاهى‏اش محدوداست.» [12]

بدین سبب اندیشه و نظر سنجیده کهنسالان از نیروى جوان برتراست. على(ع) فرموده است: «نظر سالخورده از نیرومندى جوان نزدمن محبوبتر است.» [13]

ج: تکامل تدریجى عقل.

جوان در مسیر تکامل عقلى است و اندیشه‏اش به تدریج تکامل مى‏یابد. على(ع) مى‏فرماید: «انسان تا 28 سالگى در حال تکامل‏عقلى است». [14] آن حضرت همچنین مى‏فرماید: «عقل جوان در 35 سالگى به نهایت کمال خود مى‏رسد و آنچه پس از آن به دست مى‏آورد، تجربه است.» [15]

بدین سبب باید در حد معقول از جوان انتظار داشت‏و این ویژگى را در رفتار و موضعگیریهایش مورد توجه قرار داد.این وضعیت، بویژه تا سن 18 سالگى، بیشتر آشکار است. على(ع) مى‏فرماید: «پیوسته عقل و حماقت‏با یکدیگر در تعارضند تااینکه شخص به 18 سالگى مى‏رسد. در این هنگام، یکى بر دیگرى پیروز مى‏شود.» [16]

د: جنون جوانى.

جنون جوانى یکى از بیماریهاى روانى است که هنگام بلوغ در برخى‏از جوانان آشکار مى‏شود. رسول گرامى اسلام مى‏فرماید: «جوانى شعبه‏اى از دیوانگى است.» [17]

مستى جوانى حالت دیگرى است که دراین مقطع سنى پدید مى‏آید. على(ع) انواع مستى را چهار نوع (مستى جوانى، مستى ثروت، مستى خواب و مستى ریاست [18]

شمرده، مى‏فرماید: «شایسته است انسان عاقل خویشتن را از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى علم و مستى تمجید و چاپلوسى مستى جوانى دور نگاه دارد؛ زیرا هر یک از این مستى‏ها بادهاى مسموم و پلیدى دارد که عقل را مى‏رباید و آدمى را سبک مى‏سازد.» [19]

ه: نوگرایى و شیک پوشى.

نوگرایى و نوجویى از ویژگیهاى جوان است. جوان دوست دارد خودرا نشان دهد و مورد توجه دیگران واقع شود. والدین باید این‏واقعیت را بپذیرند، در حد امکان به خواسته‏هاى معقول جوان پاسخ‏مثبت دهند و از سختگیرى و نه گفتن‏هاى غیر ضرورى، که به کدورت‏جوان مى‏انجامد، بپرهیزند. على(ع) همراه قنبر به بازار رفت واز فروشنده‏اى پرسید: آیا دو لباس به قیمت پنج درهم دارید؟ مرد پاسخ داد: آرى، اى امیرمومنان. با این پاسخ حضرت دریافت که فروشنده وى را شناخته است.

پس آنجا را ترک گفت، نزد دیگرى رفت و همین پرسش را تکرارکرد.فروشنده دوم جواب داد: آرى، دو لباس دارم؛ یکى بهتر است و سه درهم مى‏ارزد و دیگرى دو درهم. حضرت آنها را خرید و لباس سه درهمى را به قنبر داد. قنبر گفت: شما به آن سزاوارترید: شمابالاى منبر مى‏روید و خطبه مى‏خوانید.

حضرت فرمود: «انت‏شاب و لک شره الشباب ...؛ تو جوانى و میل جوانى دارى. من از پروردگارم شرم دارم و خود را بر تو ترجیح دهم.» [20] طبق این روایت على(ع) به خاطر جوانى قنبر و میل جوان به نو پوشى (به اصطلاح امروز «شیک پوشى)» لباس بهتر و گرانتر را به او داد.

ى: روش احترام و مسوولیت دادن به جوان.

احترام به شخصیت جوان و مسوولیت دادن به او از شیوه‏هاى مهم تربیتى شمرده مى‏شود. جوان، با همه مشکلات و واقعیات دوره جوانى، براى ایفاى نقش و انجام مسوولیتهاى مختلف توانایى بسیار دارد. عدم اعتماد به جوان و بى‏توجهى به تواناییهاى او مانع شکوفایى استعدادهاست و در نتیجه به عدم رشد مطلوب جوان مى‏انجامد.

2. سیره گرانسنگ رسول گرامى(ص).

سیره گرانسنگ رسول گرامى(ص) در مسیر دشوار تربیت، بهترین سرمشق شمرده مى‏شود. آن بزرگوار به جوانان اعتماد مى‏کرد و کارهایى بس مهم بدانان مى‏سپرد.

در این بخش به نمونه‏هایى ازاین روش پیامبر(ص) اشاره مى‏شود.

الف: عتاب‏بن اسید و ولایت مکه.

رسول اکرم عتاب‏بن اسید را که بیست و یک سال داشت، والى مکه ساخت. و امر فرمود با مردم نماز بگزارد. عتاب بن اسید اولین امرى بود که پس از فتح مکه در مکه‏نماز جماعت اقامه کرد. [21]

ب: مصعب بن عمیر و تعلیم قرآن در مدینه.

اسعدبن زراره و زکوان‏بن عبد قیس از قبیله خزرج در مکه خدمت رسول اکرم(ص) رسیدند و پس از پذیزش اسلام، از حضرت خواستند کسى را با آنها به مدینه بفرستد تا به مردم قرآن بیاموزد و آنان را به آئین اسلام دعوت کند. پیغمبر اکرم(ص) به مصعب‏بن عمیر، که جوانى نورس مى‏نمود و بیشتر قرآن را فراگرفته بود، امر فرمود همراه آنان به سوى مدینه حرکت کند. مصعب به مدینه رفت و ماموریتش را بخوبى انجام داد. او اولین کسى بود که در مدینه نماز جمعه و جماعت برگزار کرد. اسیدبن خضیر و سعدبن معاذ به وسیله او مسلمان شدند. او در جنگ بدر در رکاب پیغمبر اکرم(ص) بود. در جنگ احد پرچم مخصوص پیامبر را در دست داشت و در همان جنگ به شهادت رسید. [22]

ج: اسامه بن زید و فرماندهى لشکر.

پیامبر اکرم(ص) در روزهاى پایانى زندگى‏اش مسلمانان را براى جنگ با روم بسیج کرد. افسران ارشد و بزرگان مهاجر و انصار و شیوخ عرب در آن سپاه حاضر بودند. پیغمبر(ص) براى مشاهده سپاه به خارج شهر رفت و با آنکه بزرگان حضور داشتند، اسامه‏بن زید را به فرماندهى برگزید. برخى بر این انتخاب اعتراض کردند و ناخشنود شدند. رسول اکرم(ص) از شنیدن سخنان آنان خشمگین شد. منبر رفت و پس از ستایش خداوند فرمود: مردم، این چه سخنى است که بعضى شما در باره فرماندهى اسامه مى‏گویید؟ اگر شما امروز به فرماندهى اسامه معترضید پیشتر در باره فرماندهى پدرش نیز اعتراض کردید. به خداوند سوگند، دیروز زیدبن حارثه براى فرماندهى لشکر شایسته بود و امروز فرزندش اسامه شایستگى دارد. باید همه شما از او اطاعت کنید. [23]

3. روش محبت و رفاقت.

محبت داروى بى‏نظیر بسیارى از دردهاست. محبت بسیارى مشکلات عاطفى و اجتماعى را از میان مى‏برد. محبت موثرترین شیوه تربیتى‏است. جوان کانون عاطفه و احساسات است و تشنه محبت صادقانه. [24] ایجاد رابطه عاطفى و صمیمى در تربیت او بسیار سودمند است. درطریق تربیت، تندى، سختگیرى و فشارهاى روانى نه تنها مفید نیست، بلکه سبب رنجش جوان و لجاجت بیشتر او مى‏شود. جوانى،بویژه آغاز آن، زمان دوستى و دوست‏یابى است و جوان شدیدا ازدوستان خود تاثیر مى‏پذیرد. این ویژگى ایجاب مى‏کند که والدین فرزندان خود را در انتخاب دوستان صالح یارى کنند و مهمتراینکه خود براى او دوستى صمیمى باشند، آنها باید ضمن انجام دادن وظیفه پدرى و مادرى، دوستانى خوب و صمیمى براى جوانشان باشند. محبت و رفاقت صمیمانه با فرزند چنان مهم است که امام‏صادق(ع) آن را راه درست تربیت در هفت ساله سوم زندگى مى‏داند. آن حضرت مى‏فرماید: بگذار فرزندت هفت سال بازى کند؛ هفت سال اورا با آداب و روشهاى مفید تربیت کن و در هفت سال سوم مانند دوست صمیمى با وى همراه باش.» [25]

4. روش موعظه.

موعظه از شیوه‏هاى موثر در تربیت فرزندان جوان است. اگر اندرز با منطق و عطوفت همراه باشد، بسیار موثر و کارساز است. معصومان(علیهم السلام) از این شیوه بسیار بهره مى‏بردند؛ براى مثال امام سجاد(ع) به فرزندش چنین اندرز مى‏دهد:

فرزندم، آگاه باش. با پنج گروه همنشین نشوى، سخن نگویى و در مسافرت دوستى نکنى. فرزند عرض کرد: پدرجان، آنان کیانند؟

حضرت فرمود: از همنشینى با دروغگو بپرهیز؛ زیرا او مانند سراب است، دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه مى‏دهد. از رفاقت با گناهکار ولاابالى اجتناب کن؛ زیرا او تو را به یک لقمه یا کمتراز آن مى‏فروشد. از دوستى با بخیل بپرهیز؛ زیرا او درضرورى‏ترین وقتها از یارى‏ات سرباز مى‏زند. از رفاقت با احمق اجتناب کن؛ چون در پى‏سود رسانى به تو است ولى به خاطر نادانى زیان مى‏رساند. از مصاحبت با آن که قطع رحم کرده بپرهیز؛ زیرا در کتاب آسمانى مورد لعن و نفرین قرار گرفته است. [26]

على(ع) نیز فرزندش امام حسین(ع) را چنین موعظه کرده است: فرزندم، تو رابه تقواى الهى، در نیازمندى و بى‏نیازى، و سخن حق، هنگام خشنودى و خشم، و میانه‏روى، در فقر و بى‏نیازى، و عدالت، دررفتار با دوست و دشمن، و کار و تلاش، هنگام نشاط و بى‏حالى، وخشنود بودن از خداوند، در سختى و گشایش و... سفارش مى‏کنم. [27]

5. روش احترام به شخصیت.

جوان براى شخصیت خود اهمیت بسیار قائل است، هر نوع کم توجهى را بى‏احترامى به شخصیت خود مى‏داند. و چه بسا واکنش نشان مى‏دهد. احترام به شخصیت جوان در تربیت او بسیار موثر است. اگر جوان خود را بى‏مقدار و حقیر بشمارد، احساس کند در نظر دیگران اعتبار و جایگاهى ندارد و نزد دیگران از احترام و ارزش برخوردار نیست، تلاش در جهت رشد و تربیت خود را بى‏ثمر مى‏داند و چه بسا رفتارهاى نابهنجار بروز مى‏دهد.امام هادى(ع) مى‏فرماید: «از شر کسى که خود را خوار مى‏داند،ایمن مباش.» [28]

مشورت کردن با جوان نشان دهنده احترام به اوست؛ زیرا سبب مى‏شود بیشتر براى خود ارزش قائل شود، بیشتر احساس مسوولیت کند و در نتیجه در راه تربیت خود بیشتر بکوشد. رسول اکرم(ص) مى‏فرماید: فرزندم آدمى در هفت سال اول آقا و سرور والدین است، در هفت سال دوم بنده فرمانبردار و در هفت سال سوم وزیر و مشاور آنان شمرده مى‏شود. [29]

پى‏نوشتها:

[1]. الحدیث، ج 1، ص 349.

[2]. یوسف، آیه 97 و 98.

[3]. همان، آیه 92.

[4]. بحار، ج 12، ص 280، ح 57.

[5]. همان، ج 7، ص 305، ح 78.

[6]. کنز العمال، ج 15، ص 776.

[7]. بحار، ج 71، ص 353، ح 28.

[8]. همان، ج 1، ص 214، ح 16.

[9]. میزان الحکمة، ج 5، ص 8.

[10]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 194، ح 1.

[11]. میزان الحکمه، ج 5، ص 8.

[12]. کنز العمال، ج 4، ص 217.

[13]. میزان الحکمه، ج 5، ص 6.

[14]. بحار، ج 72، ص 105،(پاورقى).

[15]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 625.

[16]. گفتار فلسفى جوان، ج 1، ص 129.

[17]. همان، ص 132.

[18]. میزان الحکمه، ج 5، ص 6.

[19]. گفتار فلسفى جوان، ج 1، ص 136.

[20]. همان.

[21]. بحار، ج 100 ص 92- 94.

[22]. همان، ص 89.

[23]. همان، ص 344 و 345.

[24]. همان، ص 21- 23.

[25]. وسائل الشیعه، ج 15، ص 194 و 195.

[26]. گفتار فلسفى جوان، ج 1، ص 457.

[27]. تحف العقول، ص 64.

[28]. همان، ص 483.

[29]. گفتار فلسفى جوان ج 1، ص 441.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد